پیشینه و مبانی نظری مفهوم عقل (docx) 32 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 32 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
الف) بخش اول : مبانی نظری
2-2- مفهوم عقل
در کتاب های معروف لغت عرب ، واژه ی عقل در معانی قلب ، تمیز ، تأمّل ، قلعه و حصن ، دیه ، قوّه و استعدادی که با آن آگاهی و علم تحقق می یابد ، ذکر شده است . ( احمدبن فارس ، 1404ق ، ج 4، صص 71-70) . به علاوه عقل به عنوان وسیله ی تفکّر و استدلال و ترکیب تصوّرات و تصدیقات آمده است . عقل
در زبان عربی از حیث مفهوم ، با عِقال تناسب دارد . ( فراهیدی ، 1414 ق ، ج9، ص253). و عِقال به معنای زانو بندِ شتر ( ابن منظور ، 1416 ق، ج 9، ص327). بندی است که به وسیله ی آن شتر سرکش بسته و طغیانگری اش مهار می شود ، و از این جهت عقل نامیده شده است که سر کشی غرایز و هوس ها بند می نهد و زانوی غضب و شهوت سرکش را می بنددو عِقال می کند ( جوادی آملی ، 1370، ص 70) . راغب در المفردات می نویسد : « اصل عقل ، امساک و نگهداری وضع چیزی است و به دو چیز گفته می می شود : اوّل ، به قوّه ای که آماده قبول دانش است که اگر انسان نداشته باشد ، تکلیف از او ساقط است . دوم ، به عملی که انسان به وسیله این قوّه کسب می کند و این همان چیزی است که قرآن کافران را به خاطر تعقّل نکردن ، مذمّت کرده است» ( مرزوقی و صفری ، 1386) . معنای واژه عقل به اختصار چنین است :
« نیروی تشخیص و باز شناخت حق از باطل در قلمرو شناخت های نظری ، و خیر از شر در قلمرو شناخت های عملی ، و بازدارنده از سیئات و سوق دهنده به حسنات » ( بهشتی ، 1389، ص 89).در قرآن کریم واژه عقل به کار نرفته است ولی مشتقّات فعلی آن فراوان به کار رفته است . چنان که در قرآن فعل « تَعقِلون »3 مرتبه ، فعل « یَعقِلون »2 مرتبه ، فعل « یَعقِلُ » 1 مرتبه ، فعل « نَعقِلُ »1 مرتبه و بالاخره فعل « عَقَلوه » نیز 1 مرتبه ، به کار رفته است . در مجموع مشتقّات فعلی عقل ، 49 مرتبه در قرآن به کار رفته است . علّامه طباطبایی درباره علّت به کار نرفتن واژه "عقل" در قرآن فرموده: « گویا لفظ عقل به معنای معروف امروزی از اسم های مستحدث بالغلبه است به همین دلیل در قرآن به شکل اسمی استعمال نشده است ». ( رفیعی ، 1385) در المنجد ، عقل به معنای « درک » آمده است و عقل به عنوان نور رحمانی در نظر گرفته شده است که نفس با آن اموری را درک می کند که با حواس ادراک نمی کند ( المنجد ، ص52، به نقل از مرزوقی و صفری ، 1386).فیروز آبادی در قاموس المحیط می گوید : عقل نوری روحانی است که به وسیله آن نفس انسان ، علوم ضروری و نظری را به دست می آورد ( فیروز آبادی ، 1991 م ، ص 9520؛ به نقل از ناصح و ساکی ، 1387) .علّامه مجلسی در بحار الانوار ( جلد 1) در بیان معانی اصطلاحی عقل می نویسد ، عقل در اصطلاح به امور زیر اطلاق می گردد : عقل عبارت است از قوّه ادراک خیر و شر و سبب تمییز بین
آن دو ، و به وسیله عقل می توان اسباب امور را شناخت و به آنها معرفت پیدا کرد و هم چنین به چیزهایی که به عقل منجر می شود و یا از دستیابی به عقل مانع می شود ، معرفت یافت و عقل بدین معنا ملاک تکلیف و ثواب و عقاب است .عقل قوّه ای است که مردم آن را برای نظم دادن به امور زندگانی خویش به کار می برند . پس اگر موافق قانون شرع بوده و شارع آن را نیکو شمرده باشد ، « عقل معاش » نامیده می شود ؛ امّا اگر در امر باطل و حیله ای فاسد به کار رود ، شرع مقدّس آن را « شیطنت» می نامد .
« عقل » ملکه و حالتی است در نفس که انسان را به سوی انتخاب خیر و نفع دعوت می کند و از بدی ها و مضرّات به دور می دارد و به وسیله عقل ، نفس تقویت می شود برای دوری کردن اسباب شهوت و غضب و وسوسه های شیطانی .
عقل ، جوهری است مجرد و قدیم که ماده و مادی نیست ؛ یعنی ذاتاً و فعلاً مجرد است و هر چه مجرد است ، حدوث زمانی ندارد .
عقل ، نفس ناطقه انسانی است که به وسیله آن آدمی از سایر حیوانات متمایز می شود . عقل، مراتب استعداد نفس است ، برای تحصیل نظریات و نزدیک یا دور شدن از آن ها( مجلسی ، ترجمه رجب زاده ، 1362، ص100).
2-2-1- اهمّیّت عقل
اهمّیّت عقل بر کسی پوشیده نیست ، چرا که به واسطه ی این گوهر گرانبهای عقل است که آدمی مفتخر به مدال " لَقَد کَرَّمنا " و " فَضَّلنا " شده و معارف الهی و علوم بشری و اتم شناسی و اخترشناسی و ... تحصیل می شود ، آدمی با ابزار عقل ، سعادت دنیا و آخرت را اختیار کرده و حق و باطل و زشت و زیبا ، درست و نادرست را می سنجد . اسلام بیش از همه مکتب ها و نظام های فکری روی عقل و خرد و عاقلانه عمل کردن ، اصرار می ورزد و تأکید روی مشاهده ، اندیشیدن و تفکّر اهمّیّت جنبه عقلانی را در این مکتب روشن می سازد ( ساعی ، 1379، ص47). تکیه بر عقل و تأیید وجهه عقلانی از ویژگی های تربیت اسلامی است و مسلمان باید اصول و مبانی اعتقادات خود را از طریق عقل بپذیرد . دین مبین اسلام نظامی پویا است
و یکی از دلایل پویایی آن ، این است که با صراحت از پیروان خود می خواهد که در پذیرش مبانی مکتب به تقلید و پیروی کور کورانه تسلیم نشوند و اندیشه و عقل را به کار گیرند . بر همین اساس اسلام اهمّیّت عقل را در زمینه های مختلف مورد تأیید قرار می دهد . ( همان ، 1379، ص 58). دین تکیه گاه ، مطمئنی برای عقل می باشد ، و جلوی انحرافات عقل را می گیرد و آن را در راه خیر و صلاح افراد جامعه انسانی سوق می دهد ، عقل و ایمان در کنار هم حکم دو بال را دارند که در مسیر تکامل انسان او را مدد می کنند ( فایضی و آشتیانی ، 1376، صص88-87)
آن چه از علّامه طباطبایی ( ره ) درباره اهمّیّت و ضرورت طریق عقلی در مقایسه با دیگر طرق شناخت دین بیان شده بسیار فراوان است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم :
1 - رشد، پویایی استحکام و پیشرفت حیات انسانی بر اسا س بهره مندی از فکر صحیح تعیین می شود ؛
2 - سعادت انسان از طریف تعقل بدست می آید ؛
3 – با نظر به حیات انسانی در این جهان طریق عقل در مقایسه باکشف و وحی از عمومیت و اهمّیّت بیشتری برخوردار است ؛
4 – کرامت و شرافتی بالاتر از درک حقایق معارف دینی برای انسان وجود ندارد ؛
5 – تلقی عامیانه از معارف دینی و جلوگیری از بحث آزاد عامل انحطاط و عقب ماندگی جامعه اسلامی بعد از رسول خدا (ص) بوده است ؛
6- بررسی تعلیمات دینی از مجرای تعقل و استدلال آزاد ، حیات و تازگی آنرا در همه زمانها حفظ خواهد کرد؛
7- نفی طریق عقلی ، نفی یک امر فطری و غریزی است و دینی که پایه و اساس آن بر فطرت است بر خلاف فطرت فرمان نمی دهد( نوذری ، 1379).
عقل از دیدگاه غزالی دارای یک سلسله وظایف ادراکی و اخلاقی است که عبارتند از :
1 - عقل میزان و ابزار سنجش الهی در روی زمین است؛
2 - عقل می تواند معقولات را درک کند؛
3 - عقل بر اشتباهات و لغزش های حس قضاوت و داوری می کند ؛
4- عقل تصوّر و نارسائی های حس را جبران می کند (طباطبایی، سید محمد حسین ، 1367،ج2،ص27؛ به نقل از میر شاه جعفری ، 1376).
در روایات به مسأله عقل و خرد توجه و عنایت خاصّى شده به حدى كه آن را یكى از دو حجت و دلیل براى انسان معرفى نمودهاند . امام كاظمعلیه السلام مىفرماید: « ان للَّه على الناس حجّتین حجّة ظاهرة و حجّة باطنة و اما الظاهرة فالرسل و الانبیاء و الائمة و اما الباطنة فالعقول» ( کلینی ، ترجمه مصطفوی ، 1369، ص 19) . دركتاب غرر الحكم بیش از 230 حدیث از فضیلت و عظمت عقل سخن به میان آمدهاست حضرت علىعلیه السلام تعبیرات مختلف و شیوایى در اهمیت و ارزش عقل بیان مىدارد از جمله: 1. «الانسان بعقله» معیار انسانیت به عقل است. 2. «كمال الانسان العقل» كمال انسانیت به عقل است. 3. «افضل النعم العقل» برترین نعمتها عقل است. 4. «العقل صدیق محمود» عقل دوستى ستایش شده است. 5. «صدیق كل امرء عقله و عدوّه جهله» دوست هر انسانى عقل اوست و دشمن او جهلش مىباشد. 6. «قیمة كل امرء عقله» ارزش هر شخصى به اندازه عقل اوست. 7. « ما قسم اللَّه سبحانه بین عباده شیئاً افضل من العقل » هیچ موهبت و نعمتى را خداوند بین بندگانش تقسیم نكرده كه بهتر و برتر از عقل و خرد باشد. 8. «لاغنى كالعقل و لافقر كالجهل» هیچ بى نیازى و ثروتى همچون عقل نیست و هیچ فقرى همچون جهل و نادانى نیست. 9. «قوام المرء عقله و لادین لمن لا عقل له» اساس موجودیت انسان عقل اوست و آن كس كه عقل ندارد دین ندارد. 10. «زینة الرّجل عقله» زینت مرد به خرد و عقل اوست.
اندیشیدن یا تفکّر منطقی با دیگر انواع تفکّر از این جهت که به وسیله هدفی ( حل مسئله ) کنترل و هدایت می شود ، تفاوت دارد ؛ و متأسفانه این امر همیشه خوب درک نشده است . بعضی تصوّر می کنند که فعّالیّت هایی مانند حفظ و تخیل ، خود بخود یا ذاتاً بد هستند ، به عنوان مثال ، دیویی نوشت که « فکر در دو معنای اول ( یعنی سیر تصوّرات کنترل نشده در ذهن ، و تصویرهای ذهنی چیزهایی که حضور ندارند ) ممکن است ، برای ذهن مضر باشد ، زیرا ذهن را از دنیای خارج جدا می سازد یا ممکن است ، اتلاف وقت باشد » ( دیویی ، 1990؛ به نقل از اسمیت و هولفیش ، ترجمه شریعتمداری ، 1389).
2-2-2- واژه های مترادف عقل
1 - قلب : در کتب لغت به معنای مرکز یا وسط یک چیز است ودر برخی کتب دیگر از عقل ، به قلب تعبیر شده است ؛ زیرا عقل نیز به منزله مرکز وجود آدمی است ( ابن منظور ، ج11، ص271؛ بهشتی ، 1386، صص60- 59) . قلب در اصطلاح قرآنی مرکزی است که دارای سه بعد ادراک ، عاطفه و عمل می باشد و قلب به سبب عقل ، فهم ومعرفت و ادراک می کند . در آیه شریفه « لَهُم قُلُوبُ یَعقِلُونَ بِها »( حج/46) قلب از جمله جوارحی است که انسان به وسیله آن تعقّل می کند . علّامه طباطبایی ذیل آیه هفتم سوره قاف فرموده اند : « قلب چیزی است که انسان به وسیله آن تعقّل کرده و در نتیجه حق و باطل و خیر و شر را از یکدیگر تمییز می دهد »( رفیعی ، 1385).
2 - لُبّ : به خالص ، برگزیده ، مغز و حقیقت یک چیز گفته می شود . لُبّ همان عقل است ؛ زیرا عقل در انسان ، به منزله مغز نسبت به پوسته است و به همین معنا در قرآن به کاررفته است ( الطّباطبایی ، ج2، ص400، به نقل از بهشتی ، 1386، ص 62).« لُبّ» به معنای مغز و در اصطلاح به عقل خالص اطلاق می شود . در آیه 7 سوره آل عمران آمده است : « وَ مَا یَذَّکَّرُ اِلّا اُولُوا الآلبَابِ؛ متذّکر نمی شدند مگر صاحبان عقل » ( ایمانی ، 1378 ، صص 64-62 ؛ به نقل از مرزوقی و صفری ، 1386).
3 - نُهیه : از مصدرنهی و به معنای بازداشتن است . عقل نیز از قبایح و زشتی ها باز می دارد ( الراغب الاصفهانی ، مفردات الفاظ القرآن ، ص 827؛ بهشتی ، 1386، ص 62). عقلی که از محسوسات گذشته و به شناسایی معقولات توجّه می نماید و آدمی را از کار بد نهی می کند ؛ چنان که در آیه 54 سوره طه آمده
است : « اِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتِ لِاُولِی النُّهَی؛ راستی در آنچه گفته شد ، درس هایی برای خردمندان است » ( ایمانی ، 1378، صص64- 63، به نقل از مرزوقی و صفری ، 1386) .
4 - حِجر : حِجر در لغت ، یعنی منع و نگهداری ، عقل نیز به واسطه نیروی تمییز مفاسد و زشتی ها، انسان را از ارتکاب به اعمال زشت حفظ و نگهداری می کند ( الراغب الاصفهانی ، مفردات الفاظ القرآن ، ص220؛ به نقل از بهشتی ، 1386، ص64) .« حِجر » به معنای محلّ سنگ چینی شده است زیرا عقل ، شخص را از خواسته های نفس منع می کند ، در آیه 5 سوره فجر آمده است : « هَل فِی ذَلِکَ قَسَمُ لِذی حِجرٍ؛ آیا برای صاحب عقل ، سوگندی هست » ( ایمانی ، 1378، صص 64-62 ، به نقل از مرزوقی و صفری ، 1386).
5 - حلم : حلم در لغت یعنی بازداشتن نفس از برانگیختگی غضب ( الراغب الاصفهانی ، مفردات الفاظ القرآن ، ص 253؛ به نقل از بهشتی ، 1386، ص64). در برخی کتب لغت ، از عقل به حلم تعبیر شده ( ابن منظور ، لسان العرب ، ج3، ص304؛ به نقل از بهشتی ، 1386 ، ص64) ؛ زیرا در حلم مانند عقل ، معنای « ضبط و نگه داشتن » أخذ گردیده است . راغب نام گذاری عقل را به حلم از باب نام گذاری سبب به نام مسبّب می داند . پس ، عقل ، سبب حلم ، و حلم از آثار و نتایج عقل به شمار می رود ( بهشتی ، 1386، ص64).علّامه طباطبایی احلام را جمع حلم و حلم را به معنای عقل تفسیر کرده اند . در بعضی روایات هم احلام به معنای عقول به کار رفته است ( رفیعی ، 1385) . حلم عبارت است از اطمینان نفس به حیثی که قوّه غضب به آسانی آن را حرکت ندهد ( اصول کافی ، ج2، ص 111؛ به نقل از فایضی و آشتیانی ، 1376، صص 230-229).
2-2-3- واژگان مقابل عقل
بررسی کلمات متقابل یک واژه همانند کلمات مترادف آن در روشنگری معنای آن نقش مهمی دارد. به منظور زدودن ابهام از معنای عقل از واژه های مقابل آن نیز کمک می گیریم .
1 – جَهل : جهل در کتاب های لغت ، هم در مقابل علم و هم در مقابل عقل به کار رفته است ( ابن منظور ، لسان العرب ، ج2، ص402؛ به نقل از بهشتی ، 1386، ص69) . در قرآن مشتقّات مختلف جهل 24 مرتبه به
کار رفته است مانند : جهالت ، جاهله ، جاهل و... در مجموع دو معنای اصلی برای جهل ذکر کرده اند : 1 – نادانی 2 – علم نسنجیده . اگر جهل در مقابل علم استعمال شود ، به معنای نادانی و اگر در مقابل عقل به کار رود ، به معنای عمل نسنجیده است
2 - حُمق: در کتاب های لغت ، حُمق در مقابل عقل ذکر شده ، ( ابن منظور ، لسان العرب ، ج3، ص329 ؛ به نقل از بهشتی ، 1386، ص 73) و گاه به معنای « کمبود عقل » و «فساد عقل» نیز آمده است ( بهشتی ، 1386، ص73) .
3 - جنون : جنون از ریشه « جنّ» و در اصل به معنای « حائل و پوشش »به کار رفته است . ( ابن منظور ، لسان العرب ، ج2، ص385؛ به نقل از بهشتی ، 1386، صص 77-76). جنون بین انسان و عقل ، حائل می شود ، و عقل را می پوشاند ( الراغب الاصفهانی ، مفردات الفاظ القرآن ، ص205؛ به نقل از بهشتی ، 1386، صص 77- 76) . در قرآن فراوان از این واژه و مشتقّاتش استعمال شده است . مجموعاً یازده مرتبه کلمه جنون و پنج مرتبه واژه جِنَّه به معنای جنون و دیوانگی استعمال شده است . بر خلاف معنای اصطلاحی جنون در بین عامّه مردم که فاقد عقل غریزی اولیه را مجنون می گویند ، در متون اسلامی چنین فردی مجنون نامیده نشده است ، در روایت مجنون به فرد معصیت کار اطلاق شده « اِنَّماالمَجنون المُقیم عَلی مَعصیَه اللّه...» ودر مقابل ترک کنندگان معصیت و اطاعت کنندگان اوامر الهی عاقل نامیده شده اند .
4 - خُرق : خُرق در عرف اهل لغت ، به معنای « جهل» و «حُمق» به کار رفته و « أخرق » به معنای « جاهل » و « احمق » آمده است ( ابن منظور ، لسان العرب ، ج4، ص74؛ به نقل از بهشتی ، 1386، ص77).
5 - نَوک : نَوک در لغت یعنی « حمق » و اسم فاعل آن ،« اَنَوک» به معنای « احمق » و جمع انوک « نَوکی » است و « نَواکه » یعنی « حماقت » . وجه متقابل « نوک» و « عقل » نیز به لحاظ معنای لغوی نوک ( حمق ) ، آشکاراست ( ابن منظور ، لسان العرب ، ج14، صص335- 334 ؛ به نقل از بهشتی ، 1386، ص 78).
2 -2-4- عقل در قرآن
عقل در قرآن کريم داراي جايگاه ويژه اي است ، واصولاً اولين آيات نازل شده بر پيامبر عظيم الشأن اسلام(ص) نيز که فرمان به خواندن است به جنبه هاي خرد ورزي وبکار انداختن دستگاه عقل وادراک است ، آيات شريفه اي که در اين باب وجود دارد متعدد هستند ومجال پرداختن به تمام ابعاد آن امکان پذير نيست . در آيات قرآن نکته اي که مد نظر قرار داده شده است اين است که بايد عقل ورزي همراه با عمل باشد زيرا انسان، موجودي است متفّکر که کارهايش بر محور انديشه استوار است وتفکر اودر تنظيم کارهايش مؤثر است . نه مي توان اورا از انديشيدن بازداشت ونه مي توان کار وکوشش را از او گرفت تا موجودي جامد و بی فعاليت شود ونمي توان پيوند ميان علم وعمل اورا نا ديده گرفت(جوادي آملي ،1387، ص117)
در آیه 44از سوره بقره می فرماید : «اَتَأمرونَ النَّاسَ بِالبِّرِ وَ تَنسَونَ اَنفُسَکُم وَ أنتُم تَتلُون الکِتَابَ اَفَلا تَعقِلُونَ» چگونه شما که مردم را به نیکو کاری دستور می دهید خود فراموش می کنید در صورتی که شما کتاب خدای را می خوانید چرا تعقّل و اندیشه در آن نمی کنید ( تا گفتار نیک خود را به تمام کردار آرید ) . در این آیه عقل ابزار توجّه به خود وخود شناسی است .
در آیه 269 از سوره بقره می فرماید : « یُؤتِی الحِکمَهَ مَن یَشَاءُ وَ مَن یُؤتَ الحِکمَهَ فَقَداوتِی خیراً کثیراً وَ مَا یَذَّکَرُ اِلّا اُولُوا الاَلبَابِ» خدا فیض حکمت و دانش را به هر که خواهد عطا کند و هر که را به حکمت و دانش رساند درباره او مرحمت بسیار فرموده و این حقیقت را جز خردمندان عالم متذکر نشوند . ( در این آیه عقل زمینه ساز پذیرش ارزش های الهی محسوب شده است).
در آیه 46 سوره حج می فرماید : « أفَلَم یَسیرُوا فِی الأرضِ فَتَکونَ لَهُم قُلُوبُ یَعقِلونَ بِهَا أو ءَاذانُ یَسمَعُونَ بِهَا فَإنِّهَا لَا تَعمَی الاَبصارَ وَ لَکِن تَعمِیَ القُلوبُ الَّتی فِی الصُّدورِ » آیا این کافران در روی زمین به سیر نمی روند تا دل هاشان بینش و هوش یابد ( و گوششان به حقیقت شنوا گردد ) که این کافران را چشم سر گرچه کور نیست لیکن چشم باطن و دیده دلها کور است .
در آیه 10 از سوره ملک می فرماید : « وَ قَالُوا لَو کُنَّا نَسمَعُ أو نَعقِلُ مَا کُنَّا فِی أصحابِ السَّعِیر» آن گاه گویند که اگر ما ( در دنیا ) سخن شنیده یا به دستور عقل رفتار می کردیم امروز از دوزخیان نبودیم .
چنان که ملاحظه می شود . لفظ « عقل » در دو آیه فوق به معنای علمی که انسان مستقلاً از آن استفاده می کند و لفظ « سمع » به معنای ادراکی که به کمک ضمیر از آن بهره مند می شود استعمال شده ، به شرط این که هر دو با فطرت سلیم همراه باشند . منظور از عقل در قرآن کریم ادراکی است که در صورت سلامت فطرت به طور تام برای انسان حاصل می شود .
لازم به ذکر است واژه عقل و مشتقّات آن در آیات بسیاری از قرآن استفاده شده است . واژه های عَقَلوه ، تَعقِلون ، نَعقِلُ، یَعقِلُها و یَعقِلُون، مواردی هستند که در قرآن کریم آمده است . البتّه در این بین واژه « تَعقِلُون» با 24 بار تکرار و « یَعقِلُون »با 22 بار تکرار ، بیش از بقیه مشتقّات عقل در آیات قرآنی تکرار شده ( میر شاه جعفری ، 1376) .
یکی از اصول تعلیمات قرآن کریم دعوت به فکر کردن و تدبّر کردن است ، تفکّر در مخلوقات خدا ، تفکّر در احوال و اعمال خود ، تفکّر اگر سطحی باشد کار آسانی است ، امّا فایده و اثر و نتیجه ای بر آن مترتب نیست ، ولی اگر علمی مبنی بر مطالعات دقیق و حسابگری ها باشد ، کار مشکلی است ولی در عوض بسیار مفید است و سرمایه بزرگی برای روح بشر به شمار می رود ( مطهری ، 1358، ص260) .
قرآن مجید در آیات فراوان ، مردم را به تفکّر و تدبّر و تعقّل و نگاه اندیشه ور می خواند : « أفَلا تَتَفَکَّرون » ؛ « أفَلا یَعقِلُون » ؛ « أفَلا یَنظُرون»؛ « أفَلا یَتَدَبَّرون» ؛ « أفَلا یَدَبَّروا » ؛ « أوَلَم یَتَفَکَّروا» ؛ « لَعَلَّکُم تَعقِلُون » ؛ « لَعَلَّکُم تَتَفَکَّرون» ؛ « لِقَومِ یَعقِلُون» و جز این ها . قرآن در جای دیگر ، یکی از علل جهنمی شدن انسان را فرو نهادن خرد ورزی می خواند . از این گونه اشارات تأکیدی درباره تعقّل و ارزش هدایتی و معرفت شناختی آن در روایات هم فراوان دیده می شود .پیشوایان دین نیز به پیروی از قرآن ، از عقل و حقیقت آن بسیار سخن گفته اند . پیامبر گرامی اسلام - حضرت محمّد - (ص) در مورد حقیقت عقل می فرماید :
« العَقلُ نورُ فِی القَلبِ یَفرَقُ بینَ الحقِ و الباطل ». عقل نوری است در دل که بدان ، میان حق و باطل را جدا می کنند .( ری شهری ، 1378، ص30؛ به نقل از خلیفه و مرعشی ، 1390) . در این خصوص امام علی (ع) فرمودند : أغنَی الغِنی العقلُ : بهترین بی نیازی ها عقل است ( نهج البلاغه ، حکمت 38 ) .
لا مالَ أعوَدُ مِنَ العقلِ : هیچ مالی سودمندتر از خرد نیست ( نهج البلاغه ، حکمت 113 ) .
2-2-5- ادراکات عقلی
نفس ناطقه دارای دو قوّه است که ابن سینا گاهی از آن دو با عنوان « قوّه عامله » و « قوّه عالمه » و گاهی با عنوان عقل عملی و عقل نظری یاد می کند : به قوای نفس ناطقه و به اعتبار تأثیرش در بدن و تکمیل اختیاری آن ، عقل عملی و به اعتباری تأثیر پذیری اش از مافوق خود و استکمال بر حسب استعدادش ، عقل نظری گفته می شود . البتّه استعمال لفظ « عقل » بر هر دو این قوا از باب اشتراک لفظی است ، چنان که عقل طبق نظر بوعلی در رساله های « الحدود » و « القول » به معانی دیگری هم به کار می رود .
1 – عقل نظری
عقل نظری قوّه ای است که در آن صورت های کلی مجرد از ماده نقش می بندد ، و اگر این صورت ها ذاتاً مجرد نباشند ، خودش آن ها را از علایق مادی مجرد می سازد . عقل نظری خود مراتبی دارد .
الف ) عقل هیولانی : این مرتبه برای تمامی انسان ها در ابتدای تولّد وجود دارد و آن مرتبه ای است که در آن نفس از تمامی صور خالی است ، ولی استعداد قبول معقولات را دارد .
ب ) عقل بالملکه: در این مرتبه ، ادراکات اولی و بدیهی بر حسب استعداد برای نفس حاصل می شود ، که از طریق آن ها می تواند ادراکات ثانوی و علوم اکتسابی را تحصیل کند . البتّه در تحصیل این علوم اکتسابی ، انسان ها مراتبی دارند : برخی از طریق حرکت فکری و با زحمت به آنها دست می یابند و برخی بدون حرکت فکری با شوق و یا بدون شوق ، از طریق حدس به علم ثانوی و اصل بر می گردند.
ج ) عقل بالفعل : در این مرتبه ، نفس می تواند هرگاه بخواهد ( از طریق فکر یا حدس ) ، معقولات را نزد خود بالفعل حاضر کند که البتّه این حالت قوّه و استعدادی است که اگر به فعلیت برسد ، مرتبه چهارم پدید می آید .
د )عقل مستفاد : در این مرتبه معقولات و مدرکات ثانی بالفعل برای نفس حاضر می گردند .
2– عقل عملی
عقل عملی ، قوّه ای است که منشأ حرکت بدن انسان به سوی افعال جزئی است . برای وصول به اغراض اختیاری ، این قوّه آن امور انسانی جزئی را که لازم است انجام گیرد ، از طریق مقدمات بدیهی ، مشهوره و یا تجربی به کمک عقل نظری درک می کند . این قوّه باید بر اساس احکام نظری بر سایر قوای بدن تسلط یابد و بر آنها تأثیر گذارد ( اعرافی و همکاران ، 1388، صص267- 265).
2-2-6- اقسام عقل
در تعریف عقل نظری و عملی میان فیلسوفان و متفکران ، اختلاف نظر است . گروهی از قبیل ارسطو و فارابی، عقل نظری و عقل عملی را مبدأ ادراک می شمارند و اختلافشان رادر نوع مدرکات آن ها می دانند:
یعنی تشخیص بود و نبود اشیاء بر عهده ی عقل نظری وتشخیص حسن و قبح اعمال بر عهده ی عقل عملی است . در عصر حاضر برخی از متفکران مسلمان ، از قبیل علامه طباطبایی ، استاد مطهری ، استاد مظفر ، استاد حائری یزدی ، استاد مظاهری و استاد مصباح یزدی نیز همین دیدگاه را برگزیده اند . در برابر ، گروهی دیگر از فیلسوفان و متفکران مسلمان ، از قبیل قطب الدین رازی و از متأخران ، استاد جوادی آملی معتقد هستند که همه ی مدرکات ، اعم از نظری و عملی ، در محدوده ی عقل نظری جای دارند و عقل عملی تنها مبدأ عمل و تحریک است و این دو از قبیل مشترکات لفظی اند ( بهشتی ، 1389 ، صص 88-87) .
انسان به وسیله عقل نظری به معرفت اموری نائل می شود که شأن آنها عمل نیست . عقل عملی ( مبدأ تحریک ) تابع عقل نظری و ( مبدأ ادراک ) است . عقل نظری ، مقام امامت و روشنگری عقل عملی را بر عهده دارد ، در توزین و ارزیابی نهایی ، در حّد مقدّمه و وسیله برای عقل عملی است . عقل نظری دارای چهار مرتبه ی « عقل هیولانی ( یا بالقوه ) ، عقل بالملکه ، عقل بالفعل و عقل بالمستفاد » است ( بهشتی ، 1386 ، صص 102-91 ) .
عقل عملی نیز مراتبی دارد از قبیل « تجلیه ، تخلیه ، تحلیه و فنا » است .
مرتبه اول : « تجلیه » ، یعنی عمل به شرایع نبوی و احکام الهی است .
مرتبه دوم : « تخلیه » ، از صفات پست اخلاقی است .
مرتبه سوم : « تحلیه » ، یعنی آراستگی به فضیلت های اخلاقی است .
مرتبه چهارم ، « فنا » است . خود فنا نیز سه مرتبه دارد :
فنا در افعال الهی ( مقام محو ) ، فنا در صفات ( مقام طمس ) ، فنا در ذات اقدس احدیّت ( مقام محق ) .
سه مرتبه نخست ، مراتب عملی و واپسین مرتبه ، مرتبه دریافت بی واسطه و قلبی حقایق یا شهود باطنی است ( بهشتی ، 1386، صص 103-102) .
برای عقل به تناسب معانی مختلف و کاربردهای متفاوت آن ، اصطلاحات گوناگونی وجود دارد . گاهی عقل اسم جنس برای ذات و عین است که از اندیشه و خرد بهره دارد و گاه اسم جنس برای وصف و معنای خرد ورزی و اندیشیدن است . معنای اوّل که اسم ذات است ، در برخی از اصطلاحات برای دلالت برای ذاتی به کار می رود . که به حسب ذات و کار خرد مجرد و غیر مادّی است . عقل هنگامی که اسم معنا باشد در دو معنای عام و خاص به کار می رود . در معنای عام بر مطلق اندیشیدن و به هر نوع کار ذهنی و علمی اطلاق می شود . عقل در این معنا ابزار برای هر نوع شناخت و تلاش ذهنی و علمی است . هم ابزار شناخت امور کلی و غیر طبیعی و هم ابزار شناخت جزئی و یا کلی امور حسی و تجربی است . عقل در معنای عام ، وسیله ای است که هم جامعه ی علمی برای شناخت علمی از آن استفاده می کند و هم عموم مردم در شناخت عرفی و عمومی خود از آن بهره می برند . عقل در معنای خاص فقط در تأملات فکری و فعالیت های روشمند علمی ای به کار می رود که به ادراک حقایق عام و کلی می پردازد . عقل در این معنا از روش قیاسی- برهانی استفاده می کند و به تناسب موضوعات و نوع احکامی که صادر می کند ، به دو قسم نظری و عملی تقسیم می شود . عقل در معنای عام خود هنگامی که به شتاخت امور جزئی می پردازد ، « عقل جزئی » نامیده می شود و در معنای عام ، هنگامی که توسط عموم مردم ، در ارتباطات و شناخت عمومی به کار برده می شود « عقل جمعی یا عقل عرفی » گفته می شود .
امّا در یک تقسیم بندی دیگر عقل را به نظری و عملی تقسیم بندی می کنند . عقل نظری نیرویی ادراکی است که انسان با آن هست ها و نیست ها را ادراک می کند و به تعبیر دیگربه شناخت روشمند هستی ها می پردازد ، در مقابل عقل عملی که شناخت روشمند کلی نسبت به ارزش هاست و احکام تجویزی صادر می کند و به سخن دیگر نیروی ادراکی است که انسان با آن باید ها و نباید ها را ادراک می نماید ( جوادی آملی ، 1387) .
ب )پیشینه تحقیق
استفاده از تجربیات ، پژوهش هاو نظریه هایی که در رابطه با موضوع می باشد به ما کمک می کند تا راه رفته را بار دیگر طی نکنیم و با استناد به یافته های آنان قدم های مستدل و محکم بهتری در راه انجام پزوهش خود برداریم . در این قسمت از تحقیق ، تلاش می گردد تعدادی از عناوین تدوین شده و مرتبط با موضوع پایان نامه مورد اشاره و بررسی قرار گیرد .
2-7- پایان نامه ها
کلبعلی ، ایراندخت ،بررسی عواطف از منظر فیلسوفان متأخر غرب و متفکران مسلمان ، رساله دکتری چاپ نشده ، 1385.
در این رساله ابتدا به بررسی شرح حال برخی از اندیشمندان غربی و مسلمان پرداخته شده است و سپس نظریات و آراء آنان در باب عواطف بیان گردیده است ، و روش های تربیتی آنان نیز در ادامه آورده شده است . در این رساله از میان اندیشمندان غربی بیشتر نظریات هیوم و در میان اندیشمندان مسلمان بیشتر نظریات غزالی بیان شده است . شایان ذکر است که در این رساله تنها به بررسی تربیت عاطفی پرداخته شده ، در حالیکه در پژوهش حاضر جایگاه عاطفه در تربیت اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است .
کلبعلی ، زهره ، نقش عواطف در زندگی فردی و اجتماعی از دیدگاه نهج البلاغه ، پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا ، 1382.
تحقیق با هدف اینکه تا چه اندازه تقویت عواطف در شخصیت سازی و تربیت افراد مؤثر است و چگونه می توان از این طریق روابط اجتماعی را استحکام بخشید ، صورت گرفته است ، لذا با مراجعه به نهج البلاغه و سفارش های امیر المؤمنین علی ( ع) نتیجه گیری شده است که ، انسان از نظر نهج البلاغه موجودی هدفداراست و هدف غایی او رسیدن به قرب الهی است و همین هدف تعهد و حرکت در او به وجود می آورد و او را اثر گذار و اثر پذیر و مسئول می نماید ، و موجب می شود تبعیت از حق و عمل به تکلیف مطرح باشد . لازم به ذکر است که ما در مبانی نظری خود از بخش دوم این پایان نامه بهره برده ایم .
میرشاه جعفری ، ابراهیم ، بررسی جایگاه عقل در نظام تربیتی اسلام ، رساله دکتری ، دانشگاه تربیت معلم تهران ، 1376.
محقق تلاشش بر این بوده که آثار تربیتی و نتایج آن را در ابعاد عقلانی و عاطفی ، اجتماعی و اخلاقی به تفکیک مورد بررسی قرار دهد ، همچنین آثار تربیتی به کار گیری عقل در بعد عقلانی شخصیت نیز ذکر شده از قبیل : تردید منطقی و مشورت با دیگران ، ژرف اندیشی و تعمق ، عاقبت اندیشی و آینده نگری ، سعه صدر ، عبرت گیری ، دانش دوستی ، عدم شتاب در قضاوت ، ثبات ، اتکابر نیروی عقل . همچنین با
استناد به آیات و روایات بسیاری مرتبط با عقل به خوبی جایگاه والای عقل و تعقل را شرح داده است . ما در بحث مفهوم شناسی عقل ، نقش و جایگاه عقل ، ارزش و اعتبار عقل در قرآن و روایات ، بسیار از این تحقیق بهره برده ایم .
یار محمدیان ، احمد ، مقدمه ای بر تربیت عاطفی در اسلام ، پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه تربیت مدرس ، 1371.
در این تحقیق عاطفه بعنوان یکی از پایه های اساسی شخصیت افراد عاملی برای ادامه حیات و بقای او و کانون اصلی آن قلب می باشد .
عواطف از آن جهت که رفتار ، اعمال ، افکار و تصمیمات انسان را تحت الشعاع خود قرار می دهند ، از اهمیت خاصی برخوردارمی باشند . تربیت عاطفی باعث می شود که عواطف مختلف انسان به صورت متعادل و متناسب شکوفا شود ، که این امر خود بر روی سایر ابعاد وجود آدمی تأثیر می گذارد . عواطف برای ادامه حیات و بقای انسان مفید است .
در این پژوهش به سئوالاتی از قبیل : عاطفه و هیجان چیست ؟ از کجا ناشی می شوند ، چه تأثیراتی دارند ؟ پاسخ داده شده است . در این تحقیق ، عاطفه از نظر اسلام و اخلاق بررسی شده و همچنین روشهای درمان بعضی از عواطف مثل : ترس ، خشم و نظیر اینها بیان شده ، نظرات دانشمندان قدیم و جدید غربی و اسلامی بیان شده و انواع عواطف از جمله عواطف انسانی و حیوانی ، عواطف مثبت . منفی بررسی گردیده است . که ما در مبحث مفهوم شناسی عاطفه و عاطفه در اسلام بسیار از این تحقیق بهره برده ایم .
2-8- مقاله ها
بهشتی ، محمد ، « تربیت ، اخلاق و تربیت اخلاقی » ، نشریه معارف ( شماره 10) .
در این مقاله مؤلف به تعریف تربیت اخلاقی پرداخته است :
« بر انگیختن ، فراهم ساختن و به کار بستن ساز و کارهای آموزشی و پرورشی در جهت دریافت گزاره های اخلاقی و شتاختن و شناساندن فضایل ورذایل و زمینه سازی برای ایجاد نگرش و روی آوردن به اخلاق
حسنه و پای بندی و عینیت دادن ارزش های اخلاقی ، به منظور رسیدن به سعادت و کمال جاودانه تربیت اخلاقی نام دارد » .ارکان این تعریف عبارتند از :
انگیزش در جهت احساس نیاز نسبت به مسائل اخلاقی و تخلق به اخلاق حسنه
آموزش آموزه های اخلاقی و شناخت فضایل و رذایل
التزام ، پای بندی و تقید به اخلاق حسنه و اعتقاد به پیراسته سازی دل و جان از اخلاق بد
توانایی در جهت عملی کردن اخلاق خوب و توانایی بر مهار خود از اخلاق بد .
جهت گیری بر پایه رسیدن به سعادت و کمال جاودانه .
بنابراین دانش تعلیم وتربیت از داده ها و یافته های اخلاق بهره می گیرد و با ساز و کارهای خود نگرش و رفتار اخلاقی را در فرد ایجاد می کند و در گام نخست آدمی را از خود محوری هایش رهایی می دهد و به او رنگ خدایی می دهد .
امروزه جدا انگاری اخلاق و تربیت تردید ناپذیر است . تربیت فرایند بسیار گسترده است و گستره آن به تمامی ابعاد ، توانایی ها ، قابلیت ها و به همه شئون وجو آدمی گسترانده شده و تمامی زمینه های وجود آدمی را در برمی گیرد . امّا فرایند اخلاق ، یکی از ساحت های تربیت به شمار می آید . از این رو می توان گفت : تربیت اقسام فراوانی دارد و از آن جمله تربیت عقلانی ، دینی ، اخلاقی ، جنسی ، عاطفی ، عرفانی ، مدنی و اجتماعی و ... می باشد .
به گفته برخی از صاحبنظران ، تعلیم وتربیت تا قرون متمادی تنها بر ملاحظات فلسفی و اخلاقی مبتنی بود ، امروزه نیز به رغم تسلط دانش بشر در زمینه های زیست شناسی ، جامعه شناسی ، روان شناسی در تعلیم وتربیت ، باز این نکته آشکار تر شده که علم و دستاوردهای فنی آن نه تنها کافی نیست ، بلکه همچنان باید ملاحظات اخلاقی و فلسفی سهم اصلی را در تعلیم وتربیت بر عهده داشته باشند . زیرا در بررسی اهداف و غایات تربیت نه در صلاحیت علم ، نه در حد تکنیک بلکه در صلاحیت فلسفه و اخلاق است . از این مقاله نیز در فصل دوم پایان نامه در قسمت مبانی نظری استفاده شده است .
پور پور راوندی ، قاسم ، جایگاه عقل در تربیت دینی از دیدگاه علامه طباطبایی ، مجله پژوهش دینی ، دانشگاه کاشان ، 1390.
علامه طباطبایی از جمله مفسرانی است که به تفکر و تعقل و نقش ویژه آن در تربیت انسان اهتمام خاصی داشته است . در این مقاله راهکارهای تحقق تربیت عقلانی با عنایت به روش هایی مانند علم و حکمت ، تهذیب نفس و ایجاد بسترهای لازم برای بروز و ظهور تفکر بر اساس آرای علامه طباطبایی در تفسیر المیزان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است . از این قبیل : الف : ایجاد زمینه برای فراگیری علم و حکمت در متعلّم . ب : روش تهذیب نفس ج: زمینه پرسش گری و نقد در متعلّم . د : ایجاد زمینه های تفکر و خلاقیت در متربّی . از نظر علامه طباطبایی ( ره) نتیجه اصلی کارکرد اصلی تربیت عقلانی ، نیل به معرفتی حکیمانه و استوار و هموار کننده عمل صالح است . از دیدگاه علامه بین عمل صالح و اخلاق حسنه و درک حقایق نظری و علوم عملی رابطه طولی وجود دارد . اعمال صالحه اخلاق حسنه را حفظ می کند و اخلاق حسنه معارف حقیقی و علوم و دانش های مفید را . در فرایند تربیت عقلانی علامه بر این اعتقاد است ؛ ضمن توجه به جایگاه بی بدیل عقل ، از لغزش های احتمالی آن نیز باید مصونیت داشت .توجه به جایگاه و کارکرد عقل در تربیت دینی بر مبنای خرد ورزی شایسته هر گونه تأمل و بررسی است . به فعلیت رسیدن جنبه های گوناگون این نیروی خدادادی که ما آن را به تربیت عقلانی تعبیر می کنیم یاری کننده انسان در نیل به آن هدف غایی است . غایت تربیت عقلانی از منظر آموزه های دینی ، نیل آدمی به مرتبه قرب الهی و عبودیت است . با توجه به نحوه پردازش و تحلیل علامه به عنوان یک متفکر بزرگ جهان اسلام از عقل که بخش مهمی از تحقیق حاضر نیز به همین بعد اختصاص دارد ، محقق در تحقیق حاضر می کوشد با دیدی جامع تر و مدلل تر ، جایگاه عقل رادر تربیت اخلاقی از منظر استاد مطهری دریابد و در راه درک مفاهیم و مبانی نظری خود گام بردارد .
سلحشوری ، یوسف زاده ، جایگاه عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی ، فصلنامه علمی – پژوهشی تربیت اسلامی ، شماره 12، 1390.
عقل و عاطفه و عمل سه عنصر اساسی تربیت اخلاقی هستند . درباره تأثیر و برتری عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی بحث های فراوانی شده است . این مقاله قصد ندارد به بررسی این نکته بپردازد که آیا بین این دو ثنویت است یا وحدت ، چرا که امروزه دیگر از ثنویت هایی که شاید قرن ها به طول انجامیده است دیگر خبری نیست . آنچه که در این پژوهش مطرح می شود جایگاه عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی با توجه به زمان است . بررسی ها نشان می دهد که از منظر زمان عواطف در دوران اولیه کودکی ، عواطف زودتر از امور عقلانی و انتزاعی حضور و ظهور پیدا می کنند . بر این اساس تربیت اخلاقی باید از احساسات شروع شود و بهترین زمان دوران کودکی است ، چون دنیای کودکی مملو از عواطف و احساسات است . از این رو تربیت اخلاقی صحیحی ،در گرو اهتمام و توجه به هر دو بعد عقل و عاطفه با توجه به عنصر زمان است . محقق بخش هایی از این مقاله را در فصل دوم در قسمت مبانی نظری استفاده نموده است.
سلطانی رنانی ، مهدی ، تحلیلی بر تأثیر و جایگاه عقل در اخلاق از منظر هیوم ، فصلنامه اخلاق ، شماره 4، 1385.
میزان تأثیر و جایگاه عقل در اخلاق در بینش فلاسفه اخلاق ، از جمله فیلسوف انگلیسی ، دیوید هیوم مورد اعتنا و توجه فراوان بوده است او دامنه ی نفوذ و تأثیر عقل را در اخلاق بسیار محدود نموده و فقط سهمی فرعی و اعدادی برای آن قایل شده ، زیرا سهم اصلی را از آنِ احساسات و عواطف داشته است . وی تأثیرات عقل را در زمینه های مختلف اخلاق در قالب مضامینی چون « تصورات احکام اخلاقی ، تأثیر انگیزشی ، تأثیر معرفت شناسانه ، تأثیر در تحقیقات فرااخلاقی و جنبه های عملی » مورد بررسی قرار داده است . این فیلسوف انگلیسی با این که در ِ اخلاق را بر روی عقل بسته است ، بی صدا و شاید نا آگاهانه و بدون آن که خود بخواهد ، نشان داده که بدون تمسّک به عقل نمی توانیم نظام اخلاقی داشته باشیم . محقق سعی نموده با دیدی وسیع تر جایگاه دو بعد عقل و عاطفه از منظر استاد مطهری مورد بررسی قرار دهد .
ناصح ، ساکی ، جایگاه عقل و تعقل در مبانی تفکر شیعه ، فصلنامه شیعه شناسی ، 1387.
در مقایسه با سایر ادیان ، اسلام بیشترین اهمیت و ارزش را برای عقل و اندیشه قائل است و عقل و شرع را مکمل هم و دارای رابطه دو سویه و هماهنگ می داند . در قرآن مجید و احادیث معصومین ( ع) و در دیدگاه عالمان بزرگ شیعه نیز توجه خاصی به این مسئله شده و اندیشه عقلانی و برهانی جایگاه والایی دارد . منابع شیعه در این زمینه گویای جایگاه ویژه عقل در مبانی فکری آنان است که در تحقیق حاضر به آن پرداخته شده است. هدف کلی مقاله حاضر ، تبیین این معناست که اندیشه عقلانی و برهانی در مبانی فکری شیعه از چه جایگاهی برخوردار است ؛ و تفکرعقلانی شیعه دارای چه سنخ منابعی است و آن منابع کدامند ؟ مباحث مفهوم شناسی مطرح شده در این مقاله ، مانند تعاریفی از عقل از نظر مفسّران ، فلاسفه و متکلمان ، محدّثان و تعاریفی از تعقل از دید لغت شناسان ، روان شناسان نیز در سیر مطالعاتی محقق مؤثر بوده است . در پایان مقاله منابع مکتب شیعه ( 1- وحی : قرآن و اخبار اهل بیت عصمت و طهارت ( ع ) 2- عقل قطعی 3- کشف عرفانی ) ، در جهت شناخت حقایق ، ذکر شده است ، ما بیشتر از مطالب ذکر شده در دومین منبع ، در جهت روشن شدن مطالب بنیادی تحقیق خود و بخصوص تشریح عقل نظری که از اقسام عقل است ، استفاده نموده ایم .
2-9- کتاب ها
بهشتی ، سعید ، آیین خردپروری ، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر ، 1386.
تحقیقی در نظام تربیت عقلانی بر مبنای سخنان امام علی ( ع) است . اثر ارزشمند و دقیق در حوزه تربیت اسلامی و به ویژه تربیت عقلانی است . این کتاب به بررسی تمام تعاریف اعم از لغوی و اصطلاحی عقل پرداخته و بر مبنای آموزه های دین و سخنان امام علی (ع) به تدوین یک نظام تربیت عقلانی جامع و دقیق مبادرت ورزیده است . کتاب در سه بخش تنظیم شده و بخش سوم آن خود سه فصل اساسی را داراست . این فصول به اهداف تربیت عقلانب بر مبنای سخنان امام علی (ع) و روش های تربیت عقلانی بر مبنای سخنان امام علی (ع) پرداخته است . مطالب موجود در این کتاب ، محقق را درمباحث مفهوم شناسی تربیت ، عقل ، نحوه استخراج مطالب و رهیافتن به پاسخ سئوالات تحقیق ، خود بسیار یاری رسانیده است .
بهشتی ، سعید ، تأملات فلسفی در تعلیم و تربیت ، سازمان تبلیغات اسلامی ، 1389.
این کتاب شامل دو بخش : تأملاتی در فلسفه تربیت دینی از دیدگاه اسلام ، و تأملات فلسفی در تعلیم وتربیت غرب می باشد . محقق از فصل دوم این کتاب تحت عنوان در آمدی بر قلمرو شناسی عقلانیت در تربیت اسلامی در سیر مطالعاتی خود استفاده نموده است .
دهشیری ، افضل السادات ، تربیت اخلاق از دیدگاه اسلام با تأکید بر سنین نوجوانی ، 1370.
بخش نخست کتاب به بررسی نظام اخلاقی اندیشمندان غربی پرداخته است و مفهوم تربیت اخلاقی را که شامل تعریف و اهمیت آن از ابعاد مختلف می باشد ، بررسی شده است . فصل سوم اختصاص به اصول و روش های تربیت اخلاقی داشته است . که محقق از مباحث این فصول در قسمت مبانی نظری خود استفاده نموده است .
شریعتمداری ، علی ، اصول و فلسفه تعلیم وتربیت ، تهران ، امیر کبیر ، 1383.
کتاب حاضر مشتمل بر سیزده فصل می باشد که به بیان اصول تعلیم وتربیت از نظر دکتر علی شریعتمداری و جان دیویی و بیان مفهوم فلسفه و تعلیم وتربیت است . مطالب مطرح شده در این کتاب در مبانی نظری تحقیق حاضر مؤثر واقع شده است .
فایضی ، آشتیانی ، تربیت و اخلاق اسلامی ، انتشارات روحانی ، 1376.
این کتاب شامل سه بخش مبانی تربیت اسلامی ( شامل شش فصل ) و مبانی اخلاق اسلامی ( شامل چهار فصل ) و برخی از روش های تعلیم وتربیت اسلامی ( شامل دوازده فصل ) می باشد که محقق در فرایند تدوین تحقیق حاضر ازمطالب آن استفاده نموده است .
قمی، عیون اخبار الرضا ، اصفهانی ، انتشارات علمیه اسلامیه ، 1337.
این کتاب در 69 باب توسط محمد بن علی بن بابویه قمی ( شیخ صدوق ) تهیه و تدوین شده است .وی از نظر روایت حدیث بسیار ثقه می باشد . بخشی وسیعی از مستندات پژوهش حاضر از این کتاب می باشد .
2 -10- جمع بندی مبانی نظری وپیشینه تحقیق
الف ) مبانی نظری
در این بخش به جمع بندی مباحث مطرح شده در این فصل می پردازیم . همانطور که مشاهده شد با توجه به اصل موضوع پایان نامه به تعریف و بیان ماهیت مفاهیم مورد بحث پرداخته شد و موضوعاتی همچون مفهوم عقل ، واژه های مترادف و متضاد آن ، و اهمّیّت آن در قرآن و اقسام آن ، مفهوم عاطفه و کاربرد آن در قرآن و تقسیم بندی عواطف و تقابل عقل و احساس ، و نقش عواطف در زندگی انسان و دیدگاه های متفکّران و فلاسفه در دو سطح عقل گرایان و عاطفه گرایان پرداخته شد و در پایان جایگاه عقل و عاطفه از دیدگاه اندیشمندان مختلف مورد بررسی قرار گرفت .
ب ) پیشینه تحقیق
مجموع پایان نامه ها و مقاله ها و کتاب هایی که در این فصل گزارش شده است ، تنها بخشی از پیشینه تحقیق است و آثار دیگری وجود دارد که برخی از آنها تکرار همین مطالب است و برخی نیز مشتمل بر نکات تازه ای است که به خاطر طولانی شدن فصل از گزارش آن خودداری می گردد و فهرست کامل آن ها در فهرست منابع خواهد آمد ؛ نتیجه بررسی پیشینه تحقیق در قسمت پایان نامه ها نشان می دهد که در کارهای صورت گرفته از نظریات و آراء اندیشمندان در باب عواطف و نقش آن در شخصیت سازی و تربیت افراد ، آثار تربیتی به کارگیری عقل در ابعاد مختلف عقلانی ، عاطفی و اخلاقی سخن به میان آمده است و پژوهش های خوبی صورت گرفته است و در قسمت مقاله ها نیز در زمینه تفکّر و تعقل و نقش آن در تربیت انسان ، جایگاه عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی و جایگاه عقل در اخلاق نیز تحقیقاتی انجام پذیرفته و در قسمت پایانی نیز می توان به کتابهایی که در زمینه تربیتی و اخلاقی به تحریر در آمده است ، اشاره کرد که از هر یک از آنها در تدوین مبانی نظری استفاده شده است .
الف ) منابع فارسی
ابوطالبی ، مهدی . ( 1383) . تربیت دینی از دیدگاه امام علی (ع) . قم : مرکز انتشارات آموزشی و پژوهشی امام خمینی ( ره ) .
ارسطو . (1381) . اخلاق نیکو ماخس . ترجمه ابوالقاسم پور حسینی ، چ2 . تهران : دانشگاه تهران.
اعرافی ، علیرضا ، فتحعلی خانی ، محمد ، فصیحی زاده ، علیرضا ، فقیهی ، علی نقی .( 1388) . آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن . جلد اول . تهران : سمت .
افلاطون . ( 1357) . جمهوری . ترجمه محمد حسن لطفی . تهران : خوارزمی .
الیاس ، جان . ( 1385) . فلسفه تعلیم وتربیت ( قدیم و جدید ) .ترجمه عبد الرضا ضرابی ، چ2، قم : مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ( ره ) .
ایمانی ، محسن . ( 1378) . تربیت عقلانی . تهران : مؤسسه انتشارات امیر کبیر .
باقری ، خسرو . ( 1377 ) . مبانی و شیوه های تربیت اخلاقی . تهران : انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی .
برزینکا ، ولفگانک . ( 1371) . نقش تعلیم و تربیت در جهان امروز . ترجمه محمد آفاق بایبوردی . تهران : مرکز نشر دانشگاهی .
بهشتی ، احمد . ( 1385) . تربیت کودک در جهان امروز . قم : بوستان کتاب .
447929016827500 . ( 1390) . اسلام و حقوق کودک . قم : بوستان کتاب . ویرایش دوم .
بهشتی ، سعید . ( 1383) . تحلیل و نقدی بر فلسفه ی تربیتی کانت با تأکید بر نظریه تربیتی وی . سروش اندیشه ، نشر صدا و سیما .
447929016319500 . ( 1386 ) . آیین خرد پروری . تهران : مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر.
455993517970500 . ( 1389) . تأملات فلسفی در تعلیم وتربیت . تهران : سازمان تبلیغات اسلامی .
14- بهشتی ، محمد . ( 1380) . تربیت عاطفی از منظر امیر المؤمنین (ع) .فصلنامه تربیت اسلامی . کتاب چهارم .
44792901511300015- . ( 1380) . مجموعه مقالات همایش تربیت در سیره امام علی ( ع) . تهران : مرکز مطالعات اسلامی .
16- بوستانی ، اصغر . ( 1380) . تبیین دیدگاه ارزش شناسی علامه طباطبائی ( ره ) و دلالتهای آن بر تربیت اخلاقی ( اهداف و محتوا ) . « پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده » . « دانشگاه تربیت مدرّس » .
17 – بیابانگرد ، اسماعیل . ( 1390) . روش های تحقیق در روان شناسی و علوم تربیتی . تهران : نشر دوران .
18 – تایشمن ، جنی و گراهام وایت . ( 1379 ) . فلسفه اروپایی در عصر نو . ترجمه محمد سعید حنایی کاشانی . تهران : نشر مرکز .
19 – پور پور راوندی ، قاسم . ( 1390) . جایگاه عقل در تربیت دینی از دیدگاه علامه طباطبائی . مجله پژوهش دینی دانشگاه کاشان .
20 – پیاژه ، ژان . ( 1373) . پنج گفتار روان شناسی . ترجمه احمد محسنی . تهران : نشر بنیاد .
21 – جوادی آملی ، عبداللّه . ( 1370 ) . مراحل اخلاق در قرآن . چاپ هفتم . قم : مرکز نشر اسراء .
41344851689100022 - . ( 1387 ) . تسنیم . ج 11، چاپ دوم . قم : مرکز نشر اسراء .
23 – حاج بابایی ، فاطمه . ( 1381) . تربیت عاطفی از دیدگاه امام علی ( ع ) . « پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده » .
24- حاجی بابا ئیان امیری ، محسن . ( 1388) . روش تربیت اخلاقی کاربردی در اسلام . تهران : سروش .
25- حافظ نیا ، محمد رضا . ( 1389 ) . مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی . تهران : سمت.
26 – حسینی ، علی اکبر . ( 1379 ) . « تعلیم و تربیت اسلامی ( مبانی ، منابع و اصول ) » . تهران : پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی .
27 – دشتی ، محمد .(1385).ترجمه نهج البلاغه ، قم ، مؤسسه تحقیقاتی فرهنگی امیرالمؤمنین(ع ).
28- دلاور ، علی . ( 1390) . مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و علوم اجتماعی .
تهران : انتشارات رشد .
428371016383000 29 - . ( 1391) . روش تحقیق در روان شناسی و علوم تربیتی . تهران : نشر
ویرایش .
30 – ذاکر زاده ، ابوالقاسم . ( 1387 ) . فلسفه ماکس شلر ( منطق دل ) . تهران : الهام .
31 – ذوالفقاری ، شیرین . ( 1386) . تربیت جسمانی کودک در اسلام .« پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده » . « دانشگاه علامه طباطبائی » .
32 – رازی ، نجم الدین . ( 1345 ) . رساله عشق و عقل ؛ معیار الصدق فی مصداق العشق ، به اهتمام و تصحیح تقی تفضلی . تهران : بنگاه ترجمه و نشر کتاب .
33 – ربانی خوراسگانی ، اصغر . ( 1374) . اعتدال در نظام تربیتی و اخلاقی اسلام . « پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده » . « دانشگاه تهران » .
34 – رفیعی ، لقمان . ( 1385) . تربیت عقلانی بر مبنای روایت هشام . « پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده » . « دانشگاه علامه طباطبائی » .
35– روسو ، ژان ژاک . ( 1382) . امیل یا آموزش و پرورش . ترجمه غلامحسین زیرک زاده . چ2. تهران : ناصر .
36 – رهنما ، علی اکبر . ( 1378 ) . بررسی و تجزیه و تحلیل خاستگاه ها ، غایات و روش های تربیت اخلاقی از دیدگاه کا نت و خواجه نصیر الدین طوسی . تهران : دانشگاه تربیت مدرّس ، رساله دکتری .
37 – زاهدی ، مرتضی . ( 1385) . نظریه تربیتی اسلام . تهران : انتشارات مؤسسه فرهنگی صابره ( س).
38 – زیبا کلام ، فاطمه و حیدری ، سمیرا .( 1384 ) . مکتب فلسفی لندن ( با بررسی آرای پیترز و هرست ) . تهران : دانشگاه تفرش و نشر حفیظ .
39 - سادات ، محمد علی . ( 1360 ) . مبانی اخلاق و تربیت اسلامی . تهران : هدی .
40 - ساعی ، میر محمود . ( 1379 ) . اخلاق و تربیت اسلامی . تهران : چاپخانه دانشگاه پیام نور .
41 – سلحشوری ، احمد ، یوسف زاده ، محمد رضا . ( 1390) . جایگاه عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی . فصلنامه علمی _ پژوهشی تربیت اسلامی ، شماره 12 .
42 – سلطانی رنانی ، مهدی . ( 1385) . تحلیلی بر تأثیر و جایگاه عقل در اخلاق از نظر هیوم . فصلنامه اخلاق ، شماره 4 .
43 – شریعتمداری ، علی . ( 1376 ) . روان شناسی تربیت . چاپ دهم . تهران : امیر کبیر.
42341801739900044 - . ( 1380) . تعلیم و تربیت اسلامی . چاپ پانزدهم . تهران : امیر کبیر.
43167301733550045- . ( 1383 ) . اصول و فلسفه تعلیم و تربیت . تهران : امیر کبیر .
46 – شریف ، میان محمد . ( 1362) . تاریخ فلسفه در اسلام ، ج1 . ترجمه زیر نظر نصر اللّه پور جوادی . تهران : مرکز نشر دانشگاهی .
47– شفیلد ، هری . ( 1375) . کلیات فلسفه آموزش و پرورش . ترجمه غلامعلی سرمد .[ بی جا : بی تا ] .
48 – شمشیری ، بابک . ( 1385) . تعلیم وتربیت از منظر عشق و عرفان . تهران : طهوری .
49– صانعی ، منوچهر . ( 1368) . فلسفه اخلاق در تفکر غرب . تهران : دانشگاه شهید بهشتی .
50 – صفایی حائری ، علی . ( 1383) . نظام اخلاقی اسلام ( مروری بر دعای مکارم الاخلاق ) . انتشارات لیله القدر .
51 - صلیبا ، جمیل . ( 1366). فرهنگ فلسفی . ترجمه منوچهر صانعی درّه بیدی . تهران : انتشارات حکمت .
52 – صنوبری ، صادق . ( 1390) . بررسی نقش عاطفه در تربیت قرآنی . همایش بسوی راهبردهای قرآنی ، مهر ماه .
53 – طباطبائی ، محمد حسین . ( 1365) . تفسیر المیزان . ترجمه محمد باقر موسوی . قم : انتشارات محمدی .
40709851587500054 - . ( 1383) . رساله الولایه : طریق عرفان . ترجمه صادق حسن زاده با مقدمه حسن زاده آملی . قم : مطبوعات دینی .
55 - عثمان ، عبدالکریم . ( 1366) . روانشناسی از دیدگاه غزالی و دانشمندان اسلامی . ترجمه سید مصطفی حجّتی . تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی .
56 - عمید ، حسن . ( 1362) . فرهنگ فارسی . چاپ اول . تهران : انتشارات راه رشد .
57 - غزالی ، ابو حامد محمد . ( 1351) . احیاء العلوم ، ترجمه مؤید الدین خوارزمی ، به کوشش حسین خدیوجم ، چ1 ، تهران : اساطیر .
58 - غزالی ، ابو حامد محمد . ( 1362 ) . شک و شناخت ( المنقذ من الضلال ) . ترجمه صادق آیینه وند ، چ1. تهران : امیر کبیر .
418846015430500 59 - . ( 1364 ) . مشکاه الانوار . ترجمه صادق آیینه وند ، چ1 . تهران : امیر کبیر .
40468551524000060- . ( 1368) . کیمیای سعادت ، دو جلد ، به کوشش حسین خدیو جم . چ2. تهران : شرکت انتشارات علمی و فرهنگی .
61 – فیضی ، علی ، آشتیانی ، محسن . ( 1376) . مبانی تربیت و اخلاق اسلامی . چاپ اول . قم : انتشارات روحانی .
62 – قائمی ، علی . ( 1386) . تربیت برای زندگی ( در جنبه عاطفی ) . مجله پیوند . شماره 339 .
63 – قمی ، محمد بن حسین بن بابویه . ( 1337) . عیون الاخبار الرضا ( ع) . ترجمه محمد تقی آقا نجفی اصفهانی . تهران : انتشارات علمیه الاسلامیه .
64 - کاردان ، علی محمد و همکاران . ( 1374) . در آمدی بر تعلیم و تربیت اسلامی (1) : فلسفه تعلیم وتربیت ، ج1 . حوزه و دانشگاه . تهران : سمت .
65 – کانت، ایمانوئل .( 1368) . تعلیم وتربیت. ترجمه غلامحسین شکوهی ، تهران : انتشارات دانشگاه تهران .
44570651485900066 - . ( 1380 ) . درس های فلسفه اخلاق ، ترجمه منوچهر صانعی دره بیدی ، تهران : انتشارات نقش و نگار .
67 - کلبعلی ، ایراندخت . ( 1385) . بررسی عواطف از منظر فیلسوفان متأخّر غرب و متفکران مسلمان . « رساله دکتری چاپ نشده » .
68- کلینی ، محمد بن یعقوب . ( 1369) . اصول کافی . ترجمه جواد مصطفوی . انتشارات علمیه اسلامیه .
69 – گلمن ، دانیل . ( 1382) . هوش هیجانی ( صحبت کردن و محبت دیدن ) . ترجمه نسرین پارسا . تهران : رشد .
70- گوتک ، جرالد . ال . ( 1380) . مکاتب فلسفی و آراء تربیتی . ترجمه دکتر محمد جعفر پاک سرشت . تهران : سمت .
71- مایر ، فردریک . ( 1374) . تاریخ اندیشه های تربیتی . ترجمه علی اصغر فیاض . تهران : انتشارات سمت .
72 – مجلسی ، محمد باقر . ( 1362) . بحار الانوار . ترجمه رضا رجب زاده . تهران : اسلامیه .
73 – محمدی ری شهری ، محمد . ( 1378) . خرد گرایی در قرآن و حدیث . ترجمه مهدی مهریزی . قم : دار الحدیث .
74 – مرزوقی ، رحمت اله ، صفری ، یحیی . ( 1386) . « مبانی و روشهای تربیت عقلانی از منظر متون اسلامی » . دو فصلنامه تربیت اسلامی ، سال 3 ، شماره 5 .
75 – معین ، محمد . ( 1381 ) . فرهنگ لغت . تهران : ندا .
76 – مطهری ، مرتضی . ( 1358) . بیست گفتار . چاپ پنجم . قم : انتشارات صدرا .
43599101663700077 - . ( 1378) . مجموعه آثار ، ج 1،. تهران : صدرا .
43599101562100078 - . ( 1378) . مجموعه آثار ، ج 3،. تهران : صدرا .
43129201441450079 - . ( 1378) . مجموعه آثار ، ج 21،. تهران : صدرا .
43599101390650080- . ( 1378) . مجموعه آثار ، ج 22،. تهران : صدرا .
43599101555750081 - . ( 1378) . مجموعه آثار ، ج 23،. تهران : صدرا .
43021251511300082 - . ( 1383) . مقدمه ای بر جهان بینی ، ج2، جهان بینی توحیدی. تهران : صدرا .
44284901447800083 - . ( 1384) . تعلیم وتربیت در اسلام . تهران : صدرا .
84 – مک اینتایر ، السدیر . ( 1378) . تاریخچه فلسفه اخلاق . ترجمه ان شاء اللّه رحمتی . چ2، تهران : حکمت .
85 – ملکی ، ( قاسم ) حسن . ( 1390) . مبانی و اصول تربیت . تهران : آییژ .
86 – میرزا محمدی ، محمد حسن . ( 1387) . اندیشه های نوین تربیتی . مجله روان شناسی و علوم تربیتی . شماره 14 .
87 – میر شاه جعفری ، ابراهیم . ( 1376) . « بررسی جایگاه عقل در نظام تربیتی اسلام » . « رساله دکتری چاپ نشده » . « دانشگاه تربیت معلم تهران ».
88- ناصح ، علی احمد ، ساکی ، نانسی . ( 1387) . « جایگاه عقل و تعقل در مبانی تفکر شیعه » . فصلنامه شیعه شناسی ، سال 6، شماره 21 .
89 – نجاتی ، محمد عثمان . ( 1385) . روان شناسی از دیدگاه روان شناسان مسلمان . ترجمه سعید بهشتی . تهران : رشد .
90– نقیب زاده ، میر عبدالحسین . ( 1376) . نگاهی به فلسفه آموزش وپرورش . تهران : طهوری .
91 – نوذری ، محمود .( 1379 ) . جایگاه عقل در دین شناسی از دیدگاه علامه طباطبائی و اقتضائات آن در تربیت عقلانی . « پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده » . « پژوهشکده حوزه و دانشگاه » .
92 – وارنوک ، مری . ( 1380) . فلسفه اخلاق در قرن بیستم . ترجمه ابوالقاسم فنایی . قم : دفتر تبلیغات اسلامی .
93- هولفیش ، گوردون ، اسمیت ، فیلیپ ژ . ( 1389) . تفکر منطقی روش تعلیم وتربیت . ترجمه علی شریعتمداری . تهران : سمت .
94 – یار محمدیان ، احمد . ( 1371) . مقدمه ای بر تربیت عاطفی در اسلام . « پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده » .« دانشگاه تربیت مدرّس » .
ب )منابع عربی
1 – ابن فارس ، احمد . ( 1404 ق ) . معجم مقاییس اللغه ، تحقیق عبد السلام محمد هارون ، چاپ اول ، مطبعه مکتب الاعلام الاسلامی .
2 – ابن مسکویه ، احمد بن محمد . ( 421 ق 9 . طهاره الاعراق . تحقیق امین نصرت . تهران : نهضت زنان مسلمان .
3 – ابن منظور ، جمال الدین ابوالفضل . ( 1416ق ) . لسان العرب ، الطبعه الاولی ، دار احیاء التراث العربی ، بیروت .
4 – الراغب الاصفهانی . ( 1416ق) . مفردات الفاظ القرآن ، تحقیق صفوان عرفان داوودی ، الطبعه الاولی ، دار القلم ، دمشق .
5 – الطباطبایی ، سید محمد حسین . ( 1417 ق ) . المیزان فی تفسیر القرآن ، الطبعه الاولی ، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات ، بیروت .
6 – الفراهیدی ، الخلیل بن احمد . ( 1414ق ) . کتاب العین . تحقیق مهدی فخرومی و ابراهیم سامرائی ، الطبعه الاولی ، انتشارات اسوه ، قم .
7 – المجلسی ، محمد باقر .( بی تا ) . بحار الانوار . الطبعه الاولی ، دار الکتب الاسلامیه . تهران .
8- مرتضی زبیدی ، محمد بن محمد . ( 1385 ق) . تاج العروس فی شرح القاموس ،ج6 . تحقیق علی شیری . دار الهدایه بیروت .