پیشینه و مبانی نظری ورزش و سلامت روان (docx) 23 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 23 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق ورزش وسلامت روان
فصل دوم
تعاريف سلامت روان 11
تاريخچه مختصري بر سلامت روان12
اصول بهداشت روان13
انجمن ملي بهداشت رواني (NIMH)15
رابطه ورزش با سلامت روان15
زنان و فعاليت بدني 17
جمعيت مسن و فعاليت بدني18
تعاريف ورزش 19
تاريخچه مختصري بر ورزش هندبال 19
كاربرد ورزش هندبال در جامعه20
نظريههاي ارائه شده درباره ورزش توسط محققان 21
مكتب انسان گرايي23
مكتب رفتار گرايي23
مكتب شناخت گرايي 24
ورزش از ديدگاه اسلام 25
ورزش و درمان 25
پيشينة مطالعاتي در جهان27
پيشينة مطالعاتي در ايران 29
فصل دوم
تعاريف سلامت روان
تاريخچه مختصري بر سلامت روان
اصول بهداشت روان
انجمن ملي بهداشت رواني NIMH
رابطه ورزش با سلامت روان
زنان و فعاليت بدني
جمعيت مسن و فعاليت بدني
تعاريف ورزش
تاريخچه مختصري بر ورزش هندبال
كاربرد روزش هندبال در جامعه
نظريههاي ارائه شده درباره ورزش توسط محققان
مكتب انسانگرايي
مكتب رفتارگرايي
مكتب شناخت گرايي
ورزش از ديدگاه اسلام
ورزش و درمان
پيشينه مطالعاتي در جهان
پيشينه مطالعاتي در ايران
تعاريف سلامت روان
سلامت روان عبارت است از اينكه فرد چه احساسي نسبت به خود دنياي اطراف، محل زندگي، اطرافيان مخصوصاً با توجه به مسئوليتي كه در مقابل ديگران دارد. چگونگي سازش وي با در آمد خود و تفاوت موقعيت مكاني و زماني خويشتن (ميلاني فر، 1373، ص 16).
علم سلامت روان شاخهاي از علم بهداشت است كه با پيشگيري از اختلالهاي رواني و حفظ شيوه هاي بهينه زندگي و بهداشت عاطفي سروكار دارد. علم سلامت روان فرايند هميشگي است كه از بدو تولد تا هنگام مرگ ادامه مييابد اين علم با چهار هدف شكوفايي توان بالقوه، شادكامي، رشد و تحولي هماهنگ، و زندگي مؤثر و كارآمد سعي ميكند از طريق آموزش به كاركنان بهداشت رواني، پيشگيري، درمان اختلالهاي رواني و حفظ و تداوم بهداشت رواني در اشخاص سالم شرايطي ايجاد كند كه شهروندان جامعه بتوانند در خانه، مدرسه، جامعه، محيطهاي كاري و نهايتاً با خويش سازگار شوند. (حسين شاهي برواتي؛ 1379؛ ص 1).
در اساسنامه سازمان بهداشت مصوب سال 1948 آمده است: «سلامت عبارت است از رفاه كامل جسمي، رواني و اجتماعي و نه فقط نبودن بيماري و ناتواني» (اصفهاني، محمد مهدي، سال 1383، ص 7).
سلامت روان عبارت از رفتار موزون و هماهنگ با جامعه، شناخت و پذيرش واقعيتهاي اجتماعي و قدرت سازگاري با آنها، ارضاء نيازهاي خويشتن به طور متعاون و شكوفايي استعدادهاي فطري خويش مي باشد. (حاجي آقاجاني و اسدي نوقابي؛ 1378؛ ص 16).
تاريخچه مختصري بر سلامت روان:
بهداشت رواني از پيشينهاي به قدمت انسان متمدن و تاريخچهاي كوتاه، به لحاظ علمي، برخوردار است با اينكه فلاسفه هزاران سال در خصوص «سلامت» سخن ميراندند، صرفاً در 1908 بود كه نخستين جمعيت براي سلامت روان تأسيس گرديد. در 1919، «جامعه و ملي سلامت و روان» تشكيل شد كه به تدريج به «كميته بين المللي سلامت روان» تبديل شد و نشريهاي به نام «سلامت روان» منتشر نمود تا يافتههاي پيشرو و حتي سراسر جهان را گردآوري كند و ارتباط و همكاري دستاندركاران اين حوزه را تسهيل نمايد. نمود كنوني سلامت را ميتوان در روانشناسي جامعه نگر و مراكز بهداشت رواني جامعه نگر يافت كه با هدف سه نوع پيشگيري در سطح وسيع و اجتماعي فعاليت دارد. جلوگيري از بروز اختلالهاي رواني (پيشگيري نخستين)، تشخيص و درمان زود هنگام اختلالها (پيشگيري ثانوي) و كمك به معضلات و مشكلات ناشي از ابتلاء به اختلالهاي رواني (پيشگيري ثالث) در روانشناسي، علاوه بر اهميتي كه براي پيشگيري قايل ميشويم، به دنبال دستيابي به ويژگيها و كيفياتي هستيم كه سالم، سازگار و در يك كلام مطلوب به شمار ميآيند. مواردي كه نميتوان صرفاً از طريق توجه محض به پيشگيري به آنها دست يافت كما اينكه اين طرز تلقي با تعريف كامل بهداشت رواني نيز مطابقت بيشتري دارد. (حسين شاهي برواتي، حميد رضا، 1379، ص 1).
اصول بهداشت روان:
مشكل است بگوئيم يك شخص از لحاظ رواني سالم و طبيعي است زيرا ميزان آن بر حسب تمدن، جامعه، زمان، مكان، فرهنگ و انتظارات هر جامعه تفاوت دارد. اما براي به سلامت روان انسان ميتوان اصولي را به شرح ذيل مدنظر قرار داد.
مشخصات شخصي كه از لحاظ رواني سالم است:
آنچه را كه هست قبول كند و بداند كه زندگي مطلوب و دلخواه خيالي بيش نيست و هميشه يك نوع ناتمامي و نقص در همه جا وجود خواهد داشت.
به انجام يك كار معتقد است و پر توقع نيست و هميشه راهي را انتخاب مي كند كه ميداند در آن راه امكان عملي شدن يك منظور بيشتر از راههاي ديگر است.
شخص سالم از استقلال فردي خود آگاه است. امكانات، خواستها، اميال و هدفهاي خود را ميداند و كيفيت و واقعيت وجود خويش و محيطش را درك كرده است و خود را با واقعيت همآهنگ ميكند.
در برابر پيشآمدها و وقايع معمولي روزانه احساس قدرت ميكند و زندگي را زيبا و سالم ميبيند. هر چند كه ممكن است در مقابل مشكلات و وقايع سخت، شخص احساس ناتواني بكند.
از زندگي بيشتر راضي است و اظهار خوشي ميكند و كمتر ناراضي و دلگير است.
ميتواند مناسبات دوستانه و صميمانه با ديگران برقرار سازد كه هم خود از اين دوستي احساس رضايت كند و هم طرف مقابلش از دوستي او برخوردار باشد.
شخص سالم عهدهدار زندگي خويشتن است و انتظار ندارد كه ديگران زندگي راحت و خوبي براي او تأمين بكنند.
خود و ديگران را دوست دارد و از محبت كردن به آنها لذت ميبرد.
به ماهيت وجود خود پي ميبرد و از تاثير رفتار خود روي ديگران آگاه است.
در موارد به خصوص و حاد حق دارد كه خشمگين و عصباني شود.
هم در ميان جمع احساست خوشي ميكند و هم در تنهايي.
ديگران را تحقير نميكند و براي خود مزيت اضافي تأمل نميشود.
قبول دارد كه كشمكشها و ناسازگاريها هميشه وجود خواهد داشت، بايد به هر صورتي با ناسازگاريها و كشمكشها مقابله كند.
شخص سالم بذلهگويي دارد كه اغلب با آگاهي و خوش خلقي همراه است و از فرصتهاي عادي براي شادي و دور بودن از غصه و نگراني استفاده ميكند.
آشفتگي و ناراحتي هايش را به نحوي ظاهر ميكند كه قابل قبول جامعهاي كه در آن زندگي مي كند باشد.
تأثير و آشفتگي خود را مهار مي كند كه باعث ناراحتي اطرافيان نشود و در بدترين شرايط با حقايق روبرو شده و از مبارزه با مشكلات، خصوصاً هنگامي كه از گرفتاري به سوي موفقيت پيش ميرود لذت ميبرد.
با ديگران خوب تماس ميگيرد، خود را به ديگران مي فهماند و دوستان مخصوص را انتخاب شده دارد.
خودمختار، متكي به خود و مستقل، آرام و روشنبين است.
از موقعيت جديد احساس رضايت و لذت دارد.
بردباري و مهارتي كه فرد براي مسائل بروز مي دهد و يا به عبارت ديگر احساس اين كه از عهده وضيفه محوله برميآيد.
مسائل را در مركز قرار ميدهد، نه اين كه خود را در مركز قرار دهد يعني كاركردن روي مسئله نه روي خود.(حاجي آقا جاني، اسدي نوقابي، 1378، ص 25)
انجمن ملي بهداشت رواني “NIMH”
انجمن ملي بهداشت رواني (NIMH) در آمريكا در ارتباط با اثرات هيجاني و سودمندي ورزش و فعاليتهاي ورزشي بر سلامت رواني و جسماني به موارد ذيل اشاره مي نمايد:
معمولاً ورزش با كاهش حالت اضطراب همراه است.
ورزش و فعاليتهاي ورزشي، باعث مي شود كه افسردگي به طور مناسبي كاهش يابد.
فعاليتهاي طولاني مدت معمولاً با كاهش صفاتي همچون اضطراب و عصبانيت همراه است.
رابطه ورزش با سلامت روان:
پي آمدهاي ورزش و فعاليتهاي ورزشي در كاهش استرسهاي مختلف نمايان ميشود.
(راسخي، مهدي، 1380، ص 28)
فعاليت بدني منظم، سلامت رواني را بهبود ميبخشد، استرس، اضطراب و افسردگي را كاهش ميدهد. به پيشگيري و كنترل رفتارهاي خطرآفرين، مانند استعمال دخانيات، الكل يا ساير موارد، مصرف رژيم غذايي نامناسب يا بروز خشونت خصوصاً در ميان كودكان و جوانان كمك ميكند. (حجتزاده؛ 1383؛ ص 13).
ورزش شديد و منظم با احساس فشار عصبي و اضطراب كمتر همراه است. اشخاصي كه در برنامههاي تناسب اندام و ورزش شركت ميكنند ميگويند كارآيي آنان در محل كار و نگرششان، بهتر ميشود مثلاً اشتباهات كمتري ميكنند و همچنين شركت منظم در فعاليتهاي بدني دارند بهتر ميتوانند وزن خود را كنترل كنند، ظاهري بهتر دارند و فعاليت جسمي و ورزش را با توفيق انجام ميدهند. (ميرزايي الهه به نقل از فولكينزوسايم؛ 1384؛ ص 429).
ورزش كسالت و تنبلي را از انسان زدوده و به وي نشاط و شادابي بخشيده، او را براي انجام كارهاي وظايف فردي و اجتماعي آماده نموده و اخلاقش را بهبود ميبخشد. در انسان غريزه قدرتطلبي، برتري طلبي و مبارزه وجود دارد ورزش و مسابقات ورزشي اگر در محيط و جو سالم برگزار شوند زمينه اشباع اين غريزه از طريق صحيح فراهم ميسازند اگر اين غريزه و ساير غرايز كنترل نشده و به مسير صحيح، هدايت نشوند براي جامعه مشكل ساز و مسئله آفرين خواهند بود انسان مايل است با ديگران باشد و با آنان بياميزد اين غريزه يا تمايل شديد را ميتوان از طريق ورزش برآورده ساخت در ورزش در زمينه نيل به ارزشهاي اجتماعي ديگري نيز چون كارگروهي، وفاداري و روحيه ورزشكاري مي توان توفيق يافت محيط صميمانه و مطلوب ورزشي، اغلب فرصتي مناسب براي ايجاد روابط انساني و شكلگيري دوستي ماست. ورزش به انسان تحرك مي بخشد و حركت و تحرك به ويژه در كودكان لازمه رشد است اگر عضو نيرومندي از اعضاي بدن يك ورزشكار را چندين ماه در گچ قرار دهند و تحرك را از آن سلب نمايند ضعيف و لاغر خواهد شد، اگر جنبش كم شود دفاع بدن كم و ضعيف ميگردد و همچنان كه داشتن تحرك و ورزش موجب سلامتي بدن و طول عمر ميگردد. نداشتن تحرك نيز موج مرگ زودرس ميگردد. (رضي؛ مهدي؛ 1384).
زنان و فعاليت بدني:
ديابت بيش از 70 ميليون زن در دنيا را تحت تأثير قرار داده است پيشبيني ميشود تا سال 2025 اين مقدار دو برابر شود مطالعات اخير نشان ميدهد كه حتي فعاليت بدني نسبتاً كم و تغييرات غذايي مي تواند از بيش از نيمي از موارد ديابت غير وابسته به انسولين جلوگيري كند فعاليت بدني به پيشگيري و مراقبت استئو پوروز كمك بسيار زيادي ميكند. احتمال ابتلاي زنان به استئوپوروز به خصوص بعد از يائسگي بيش از مردان است. كاهش استرس، اضطراب، افسردگي و انزواطلبي از طريق فعاليت بدني به طور خاصي براي زنان مهم است زيرا در كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه ميزان افسردگي زنان تقريباً دو برابر مردان در كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه است. (حجت زاده، عليه، 1383، ص 14).
جمعيت مسن و فعاليت بدني:
پيشبيني ميشود تعداد افراد60 ساله در 20 سال آينده دو برابر شود كه اغلب آنها در كشورهاي در حال توسعه زندگي خواهند كرد كاهش و به تعويق انداختن ناتواني مربوط به سن، اقدامي بهداشتي براي عموم است و فعاليت بدني ميتواند نقش مهمي در ايجاد و حفظ رفاه در تمام سنين ايفا كند. نشان داده شده است كه فعاليت بدني براي بزرگسالان و افراد مسن، تعادل، قدرت هماهنگي، انعطاف پذيري، مقاومت، بهداشت رواني و عملكرد شناختي را بهبود ميبخشد.
پياده روي يا جلسات تمرين سازمان يافته كه به طور مقتضي با سطح آمادگي افراد متناسب شده است ميتواند فرصتي براي تعامل اجتماعي و كاهش احساس تنهايي فراهم كند. فعاليت بدني اعتماد به نفس و خودكفايي را بهبود مي بخشد. حتي اگر تمرينات منظم در زندگي دير شروع شود، از مزاياي فعاليت بدني ميتوان لذت برد. اگر فعاليت از اولين سالهاي زندگي آغاز گردد به پيشگيري بسياري از بيماريها كمك مي كند. حركت منظم و فعاليت بدني در طول زندگي ناتواني و درد همراه با بيماريهاي شايع در ميان افراد مسن را كه شامل بيماريهاي قلبي- عروقي، آرتريت، استئوپوروز، و فشار خون بالا است، تسكين ميبخشد. (همان منبع ص 14).
تعاريف ورزش:
ورزش از نظر لغوي اسم مصدر است به معناي ورزيدن و برزيدن. مصدر آن يعني كاركردن، عمل كردن، كوشيدن و پياپي انجام دادن، رياضيت كشيدن ميباشد. تعريف اصطلاحي ورزشي در لغت نامه دهخدا چنين آمده است «اجراي مرتبط تمرينهاي بدني به منظور تكميل». (فاطمه آزادمند به نقل از دهخدا، سال 1384، ص 32).
واژه «ورزش» در زبان فارسي، همانطور كه از علامت مصدري آن (ش) مشخص ميشود اسم مصدري است از فعل (ورزيدن) كلمه به طور كلي به معني عمل كردن، انجام كار پياپي به كار گماري فكري و جسمي و يا به معني «اجراي مرتب تمرينهاي بدني و به منظور تكميل قواي جسماني و رواني» استعمال ميشود از لحاظ كيفيت نيز اصطلاحات «ورزش حرفهاي» ، «ورزش آماتوري» ، «ورزش دانشگاهي» ، «ورزش همگاني» به طور معمول مورد استفاده قرار ميگيرد. (فاطمه آزادمند به نقل از پور افكاري، 1376، ص 33).
تاريخچه مختصري بر ورزش «هندبال»:
پيدايش ورزش هندبال به گذشتهاي دور، شايد به قبل از ميلاد مسيح برميگردد. در اواخر قرن نوزدهم در آلمان، اين ورزش رواج بيشتري پيدا كرد. بعد از جنگ جهاني اول، هندبال توسط آقاي هرمان در آلمان ارائه شد و مورد توجه گروه زيادي قرار گرفت. در سال 1920 مقرارت هندبال توسط يك نفر آلماني به نام كارل شلنز تدوين گرديد.
نخست اين ورزش با يازده بازيكن و معمولاً روي زمين فوتبال بازي ميشد بعدها رفته رفته شكل اين ورزش تغيير كرد و در خيلي از كشورهاي سرد سير اروپايي به داخل سالن كشيده شد و تعداد بازيكنان آن از يازده نفر به هفت نفر كاهش يافت.
در سال 1931 اين ورزش به مسابقات بينالمللي المپيك راه پيدا كرد و در سال 1937 در مسابقات دانشجويي جهان، مسابقه هندبال نيز اجرا شد و آلمان به مقام اول دست يافت. هندبال به سبب خصوصياتي كه دارد. امروزه در سراسر جهان مورد توجه جوانان است و روز به روز تعداد علاقهمندان به اين رشته ورزشي افزايش مييابد. رويهم رفته كشورهاي اروپايي در اين ورزش مهارت بيشتري دارند و در اكثر مسابقات پيروزي از آن آنهاست.
در ايران اين ورزش به صورت نامنظم و پراكنده از سالها پيش بازي ميشده است ولي رويهم رفته نظر جوانان را به خود جلب نكرده بود تا شكل جديد آن يعني هندبال هفت نفره نخستين بار در سال تحصيلي 1948-1947 در مدارس تهران به دانش آموزان معرفي شد. از آن سال به بعد اين ورزش در بين جوانان ايراني مخصوصاً در آموزشگاهها طرفداران زياد پيدا كرد به طوري كه امروزه يكي از ورزشهاي متداول در مدارس سراسر كشور است(نمازي زاده، سلحشور، 1363، ص 133).
كاربرد ورزش هندبال در جامعه:
هندبال به دليل اينكه هم در داخل سالن و هم در فضاي باز قابل اجراست از مزاياي زياد برخوردار است. در كشوري مثل ايران كه مناطق مختلف آن داراي آب و هوايي متغير است، رواج دادن اين ورزش بسيار منطقي به نظر ميرسد. با توجه به اينكه در اين ورزش، ورزشكار مجبور است تركيبي از مهارتهاي ساير بازيهاي توپي مثل فوتبال، بسكتبال و جز اينها را بياموزد، لذا شركت در اين ورزش باعث تقويت و پرورش عضلات تمام بدن مي گردد.
از مزاياي ديگر هندبال پايين بودن هزينه آن است. تهيه وسائل شخصي آن آسان وكم خرج است، وانگهي اجراي آن در زمينههاي فوتبال و سالنهاي ورزشي با نصب دو دروازه براحتي مقدور است. از آن گذشته، مقررات هندبال ساده و فراگرفتن آن آسان است. همچنين چون تنوع مهارتها در آن زياد است باعث تقويت صفاتي از قبيل سرعت، قدرت، انعطاف پذيري، استقامت و خصوصيات اخلاقي مثل گذشت، همكاري، صميميت و تفكر در شخص ميگردد. (همان منبع ص 14).
نظريههاي ارائه شده درباره ورزش توسط محققان:
انگيزههاي ورزش هاي عادي و خود جوش نزد انسانها چيست.
نظريههاي مختلفي توسط محققان ارائه شده كه برخي از مهمترين آنها عبارتند از:
1- بهرهگيري از انرژي اضافي- به عبارت ديگر جنب و جوش آدمي با مصرف انرژي اضافي توام است.
2- تفريح- از آن جا كه ورزش براي آدمي خوشايند است.
3- جبران- گذشتگان ما تمام فعاليت هايشان به گونهاي با ورزش و كار بدني توأم بود، اما نسل فعلي كه با استفاده از تكنولوژي روز از اين موهبت محروم است. ورزش را به عنوان جبران كمبود فعاليت ها نياز دارند.
4- عمل غريزي- اين نظريه ديگري براي بيان انگيزه ورزش و حركات طبيعي است كه اين فعاليت را به غريزه و فطرت آدمي نسبت مي دهد. (اصفهاني؛ محمد؛ 1383؛ ص 7).
مكتب انسانگرايي
به نظر دي.پي شولتز (1977) فرانكل ميگويد كه انسانهاي برخورداز از كاركرد آرماني ويژگيهاي زير را دارند:
روي هم رفته در زندگي خود به معنا دست يافتهاند.
در خصوص نحوه عمل خود احساس آزادي انتخاب ميكنند.
در قبال زندگي خود مسئوليت شخصي را قبول ميكنند.
باچيزي يا كسي فراتر از خودشان درگير ميشوند. (حسين شاهي برواتي، حميدرضا، 1384، ص 42).
مكتب رفتارگرايي:
در اين مكتب بي. اف اسكينر بيان ميكند كه سلامت رواني انسان سالم معادل با رفتار منطبق با قوانين و ضوابط جامعه است و چنين انساني وقتي با مشكل روبهرو شود تا هنگامي كه از طريق جامعه بهنجار تلقي شود از طريق شيوه اصلاح رفتار براي بهبود و بهنجار كردن رفتار خود و اطرافيانش به طور متناوب تلاش مي كند به علاوه انسان سالم بايد آزاد بودن خودش را نوعي توهم بپندارد و بداند كه رفتار او تابعي از محيط است و هر رفتار توسط معدودي از عوامل محيطي مشخص ميگردد انسان سالم كسي است كه تأييد اجتماعي بيشتري به خاطر رفتارهاي متناسب از محيط و اطرافيانش دريافت ميكند شايد معيار قديمي ديگر در مورد خصوصيات انسان سالم از ديدگاه اسكينر اين باشد كه انسان بايد از علم، نه براي پيشبيني بلكه براي تسلط بر محيط خويش استفاده كند. (خدارحيمي، 1374، ص 46).
مكتب شناخت گرايي:
در اين مكتب به ديدگاه اليس و گلاسر به طور خلاصه ميپردازيم آلبرت اليس اصول 3 گانه را به مشابه معيارهايي براي سلامت روان در نظر گرفته است كه عبارتند از: نفع شخصي، رغبت اجتماعي، خود فرماني، تحمل، انعطافپذيري، پذيرش، عدم اطمينان، تعهد و تعلق نسبت به چيزي خارج از وجود خود، تفكر علمي، پذيرش خود، خطرنمودن، لذت گرايي بلند پايا. (خدارحيمي، 1374، ص 46).
ورزش از ديدگاه اسلام:
در بينش اسلامي بدن هديهاي است الهي كه برخلاف بسياري از آئينهاي ديگر، مورد تحقير نيست. بدن آدمي بر اساس حس و كرامت آفريده شده است و ظرافت و شگفتانگيزي در آن به كار برده شده است كه مطالعه و تأمل در آن موجب افزايش معرفت انسان نسبت به خداوند متعال مي گردد. از آنجائيكه بدن انسان ابزار تكامل روح اوست بدين جهت تحقير بدن در حكم تحقير شخصيت آدمي به حساب ميآيد. (ملا محمد، محمدرضا، 1379، ص 24).
پيامبر گرامي اسلام:
«إن ربك عليك حقه و ان يجسدك عليك حقاً ولاهيك حقاً»
پروردگارت بر تو حقي دارد و بدنت بر تو حقي دارد و خانوادهات نيز بر تو حقي دارد.
إن چه در اين حديث ارزنده قابل توجه است اين است كه پيامبر بزرگوار اسلام تا بدان پايه براي جسم و بدن ارزش و اهميت قايل است كه حق بدن را در حق پروردگار (آن هم بلافاصله بعد از آن) و در كنار حق خانواده (و حتي قبل از آن) ذكر ميفرمايد زماني انسان ميتواند حق پروردگار و خانواده خويش را به بهترين نحوي ادا كند كه از بدني سالم و نيرومند برخوردار باشد. ورزش كمك شاياني به ايجاد و تقويت سلامتي جسماني و رواني ميكند و افرادي كه با روش صحيح ورزش مي كنند و يا داراي كارهاي با تحرك ميباشند سالمتر بوده و عمرشان از افرادي كه كارهاي بدون تحرك دارند بيشتر است. (رضي، مهدي، 1384).
ورزش و درمان:
به طور كلي نقش ورزش در سلامتي انسان آن قدر زياد است كه امروزه بسياري از بيماريها را با ورزش مداوا ميكنند كه به اين روش و داوا ورزش درماني گفته ميشود. (رضي، مهدي، 1384).
متخصص (فيزيوتراپي): در بعضي از موارد، افرادي كه به سكته مغزي دچار شدهاند، قسمتي از بدنشان فلج ميشود. روش معمولي مورد استفاده متخصصان توان بخشي، استفاده از تمرينهاي ورزشي است كه در ابتدا شدت كمتري دارد، ولي هر چه درمان پيشرفت مي كند، اين تمرينها به تدريج شدت بيشتري مييابند و نياز به قواي بيشتري دارند. (ميرزايي، الهه، 1384، ص 62).
پيشينه مطالعاتي در جهان:
آقاي بروانو سايگل طي يك مطالعه حساب شده بر روي بيش از 200 دختر 15-11 ساله آمريكايي، دريافتند كه امراض و ناخوشيها با استرس زندگي همراه ميباشد اما اين امراض عمدتاً با الگوهاي فعاليت بدني، نمايانتر ميشوند. آنهايي كه كمتر فعاليت ميكنند استرس پايين تري دارند.
آقاي گرابر(1986) در بررسي ورزش و فعاليتهاي بدني و ارتباط آن با بهبود عزت نفس در كودكان، اثرات قطعي ورزش را بر روي عزت نفس پيدا نمود. مخصوصاً وي تجزيه وتحليل بعدي خود را در 27 meta- analyeis مورد دنبال نمود ايشان از طريق meta analgeis درجهاي از مقدار اثر را معلوم مي كند كه در واحد انحراف معيار بيان ميشود. تأثير كلي را بر روي فعاليتهاي بدين در روي عزت نفس 40 درصد پيدا نمود بدين معني كه دانشآموزاني كه در فعاليت بدني خود عزت نفس داشته تقريباً 5/1 برابر (از لحاظ انحراف معيار) بيشتر از دانشآموزان مشابه آنها كه تحت كنترل بودند، برآورده شدهاند.
واكر، نيدافروبوي (1977): رابطه زمان تمركز حواس و شيرجه را در شيرجه زنان از لحاظ مدت تمركز در سطح متوسطي قرار داشتند بازيكناني در سطح مهارت كمتري قرار داشتند داراي زمان تمركز كمتر و ضعيفتري اجرا از آن كساني بود كه از زمان طولاني تمركز شيرجه ميزدند.
هاتلن ونبت (1979): مطالعهاي در مورد كشتيگيران نخبه پيبردند كه دو جنبه از تمركز حواس ورزشكاران كيفي سه تيم كانادايي يا بازيكناني كه كيفي نبودند تفاوت داشت بازيكنان كيفي تمركز حواس بيشتري به حركات خاص كشتي داشته و عموماً توجه كمتري به تماشاچيان ميكردند.
پيشينه مطالعاتي در ايران:
شيخي (1375) در پژوهش با عنوان «بررسي تاثير حركت درماني بر ميزان افسردگي بيماران افسرده بستري در مركز روانپزشكي رازي» با استفاده از دو پرسشنامه اطلاعات دموگرافيك و سنجش افسردگي يك تعداد 37 مرد افسرده واجد شرايط تحقيق را از ميان 46 بيمار انتخاب و با روش تصادفي مبتني بر هدف به دوگروه 20 نفره مورد و 17 نفره شاهد تقسيم نمود وگروه مورد را به مدت 8 هفته، هفتهاي سه جلسه تحت حركت درماني قرار دارد، پس از پايان جلسات اطلاعات حاصل از پيشآزمون و پس آزمون با روش آماري تيزوجي مورد تجزيه و تحليل گرفتند كه مقايسه ميانگين افسردگي گروه مورد قبل و بعد از جلسات با 001P< معنادار بود. همچنين مقايسه ميانگين نمره افسردگي دو گروه مورد و شاهد بعد از جلسات حركت درماني نيز با 001/0 P< اختلاف معناداري را نشان داده و بدين ترتيب فرضيه پژوهش وي اثبات گرديد.
مجد (1374) در پژوهش با عنوان «تاثير فعاليتهاي ورزش بر روي افزايش توجه كودكان بيش فعال در مقايسه با كودكان بهنجار پرداخته است و از طريق اجراي آزمونهاي نقطهگذاري، نقطه شماري تايپينگ با دست راست و با دست چپ به تحليل از طريق عمليات آماري آناليز كوواريانس، بررسي نمرههاي افزوده و آزمونهاي t پرداخته است و به اين نتيجه رسيده است كه تفاوت بين نمرههاي پيش تست و پس تست از هر يك از آزمونهاي چهارگانه براي هر دو گروه بيش فعال و بهنجار از لحاظ آماري معنادار است.
به بيان ديگر ميتوان نتيجه گرفت كه ورزش در افزايش توجه براي كودكان بيش فعال و چه براي كودكان بهنجار اثر مثبت داشته است و تأثير ورزش در بين گروههاي بيشفعال و بهنجار اثر مثبت داشته است و تاثير ورزش در بين گروههاي بيش فعال و بهنجار تقريباً يكسان است.
آزادمند (1384) در پژوهشي با عنوان مقايسه سطح سلامت رواني در بين ورزشكاران و غير ورزشكاران در دانشجويان دانشگاه آزاد واحد تهران مركزي با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومي و با روش تصادفي در دسترس بر روي 100 نفر از دانشجويان پرداخته و آزمودنيها را به دو گروه 50 نفره تقسيم نموده در هر گروه از 25 نفر ورزشكار و 25 نفر ورزشكار (گروه كنترل) استفاده نموده است پس از جمعآوري دادهها با استفاده از روش آماري t (استيودنت) به تجزيه و تحليل پرداخته و به نتايج زير دست يافته است:
1- بين سلامت روان مردان ورزشكار با مردان غيرورزشكار با t<1/98 تفاوت معناداري وجود ندارد (t محاسبه شده در اين پژوهش 5/78 ميباشد).
2- بين سلامت روان زنان ورزشكار با زنان غيرورزشكار t<1/98 تفاوت معناداري وجود دارد (t محاسبه شده در اين پژوهش 5/61 ميباشد كه با اطمينان %99 تفاوت معناداري وجود دارد).
منابع و ماخذ
برك لوراي. روان شناسي رشد (از نوجواني تا پايان زندگي) جلد دوم ترجمه يحيي سيد محمدي، (1383)، تهران، انتشارات ارسباران، چاپ سوم.
حاجي آقا جاني، سعيد، اسدي نوقابي، احمدعلي، (1378)، روان پرستاري (بهداشت رواني (1))، تهران، نشر تبليغ بشري، چاپ الغدير.
ساپينگتون؛ اندورا، بهداشت رواني، ترجمه حسين شاهي برواتي (1384) تهران، انتشارات روان، چاپ سوم.
سارا فينو؛ ادوارپ، روان شناسي سلامت، مترجمان، زير نظر دكتر الهه ميرزايي، دكتر سيد علي احمدي ابهري؛ دكتر حسن افتخار اردبيلي؛ دكتر ابوالقاسم جزايري، دكتر فروغ شفيعي، دكتر پريوش قواميان، دكتر غلامرضا گرمارودي، دكتر علي منتظري مقدم، دكتر ابوالحسن نديم، دكتر سيد مهدي نورايي (1384)، تهران، انتشارات رشد، چاپ اول.
شريفي؛ حسن پاشا شريفي، نسترن (1383)؛ روش هاي تحقيق در علوم رفتاري؛ تهران، انتشارات سخن؛ چاپ چهارم.
ملامحمد، محمدرضا (1379)؛ كليدهاي تربيتي برگرفته از كلام امير سخن اميرالمومنين علي (ع) ويژه مربيان و ورزشكاران، تهران، انتشارات سازمان تربيت بدني.
نمازي زاده؛ مهدي؛ سلحشور بهمن (1363)، تربيت بدني عمومي انتشارات سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها.
مجلات:
مجله ورزش و ارزش، وزارت آموزش و پرورش؛ معاونت پرورشي و تربيت بدني، نشريه ماهنامه اداره كل تربيت بدني، شماره 157 (1380)
مجله ورزش و ارزش؛ تربيت بدني و بهداشت؛ وزارت آموزش و پرورش؛ معاونت تربيت بدني و تندرستي؛ نشريه ماهنامه دفتر تربيت بدني پسران، شماره 172 (1383)
سايت:
www.sport.com