پاورپوینت سبک معماری دیکانستراکشن (pptx) 14 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 14 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
سبک معماری دیکانستراکشن
بنیانگذار فلسفه
دیکانستراکشن
ژاک
دریدا
فرانسوی است که بعضی از معماران همچون پیتر آیزنمن و برنارد چومی کارهای خود را متاثر از ساختمان نظریات وی
میدانند
و حتی
پروژههایی
با
همکاری
دریدا انجام
دادهاند.
یکی از اولین و
شاخص
ترین ساختمان
های
سبک
دیکانستراکشن،
مرکز هنرهای بصری وکسنر (۱۹۸۹ – ۱۹۸۲) در شهر کلمبوس آمریکا
است.
در
مسابقه
ای
که در سال ۱۹۸۲ برای طراحی این ساختمان صورت
گرفت،
معماران معروفی از جمله مایکل
گریوز،
سزار
پلی،
آرتور اریکسون و پیتر آیزنمن شرکت کردند.
سایت این ساختمان در قسمت ورودی اصلی دانشگاه ایالتی اهایو در سمت شرق دانشگاه قرار
دارد.
عملکرد
بنا،
نمایش آثار هنرمندان و دانشجویان دانشگاه در آن
است.
هر یک از این معماران ساختمان خود را بین دروازه ورودی و
ساختمان
های
موجود در سایت قرار
دادند.
ولی در کمال
تعجب،
ساختمان طراحی شده توسط آیزنمن به
گونه
ای
بود که فضای باریک بین دو ساختمان موجود در سایت را شکافته و در بین آن دو قرار گرفته بود و تعجب بیشتر
آ
ن
که طرح وی به عنوان برنده اول اعلام
شد.
از آن زمان سبکی در معماری به نام سبک دیکانستراکشن در مجامع
بین
المللی
معماری مطرح و مورد توجه قرار
گرفت
.
وی پژوهشهایی در زمینه ساختارشناسی زبان انجام داده است و نظریاتی در مقابل نظریه ساختارگرایی که محصول نظریات فردی بنام فردیناند سسور در سالهای 1916 – 1911 دارد، سسور معتقد بود که زبان و اصولا هر نوع علامت که ایدهای را از ذهنی مخاطب میشود که این معنی در هر زبان ثابت است و به راحتی قابل تغییر نیست، مثلا در یک نوع معنیگراست که حاصل ذهن است و موجب تداعی معنی در ذهن است که این معنی در هر زبان ثابت است و براحتی قابل تغییر نیست مثلا در یک زبان به عنوان علامت هنگامیکه کسی واژه گل را بکار میبرد، شنونده بیتردید منظور گوینده در ذهنش تداعی شده
.
پیتر
آیزنمن
برنارد
چومی
بنابراین با یک علامت که در این مثال زبان
میباشد
ایده ذهنی از گوینده به شنونده منتقل
شد،
و همچنین این مفاهیم ذهنی براحتی قابل تغییر نیستند. از آنجا که زبان یک پدیده اجتماعی است
باید حجمی
برای آن توافق کنند تا بتوان از یک
معنیگر
مفاهیم
استعارهای
دیگر برداشت
کرد.
این مسئله در مورد متن نیز صادق است اما دریدا
میکوشد
با واسازی
متنها
نشان دهد که معنی شده خود
معنیگر
شود
.
بنابراین نوعی تسلسل
زنجیروار «معنیگر»
و
«معنی شده»
ناپدید
میشود
. بنابراین
نمیتوانیم
از یک علامت معنایی خاص دریابیم
«بلکه
باید بالا و پائین رفتن مدام حضور و غیاب
«معنای خاص»
را بر تجربه آوریم. بنابراین خواندن یک متن در واقع تبعیت کردن ردپائی از معنی شده است که خود حضور ندارد.»
دریدا
مینویسد:
ما هرگز
نمیتوانیم
به انتهای چیزی برسیم. اگر به فرهنگهای لغت مراجعه کنیم
میبینیم
که هر کلمه با کلمات و بر حسب کلمات دیگر تعریف
شدهاند
و از این رو اگر بخواهیم ببینیم واقعا یک کلمه چه معنی
میدهد،
باید به دنبال معنای کلمات دیگر نیز بگردیم. و به دنبال کلمات گشتن هرگز به پایان
نمیرسد،
حتی اگر به پایان این جستجو برسیم به یافتن معنی کلمه نخست نزدیک
شدهایم
بخصوص کلماتی که به هر صورت واجد معانی متضاد هستند.
بنابراین دریدا گفتار را بر متن به عنوان علامت ترجیح
میدهد
و چون
معتقد
است که در گفتار رابطه نزدیکترین
معنیگر ومعنیشده
برقرار
میشود.
پس متن دریدا بسیار
دور از
ذهن، شکل و
نفوذناپذیر است.
اصل دریدا در چنین تفکری عصیان در
برابر باورهای
معمولی در
عرصههای
فلسفی و حتی معماری و حتی به
عرصههای
زندگی بشر و حتی به زیر بردن همه اصول و بطور کلی خرد و دانائی است. خرد و منطق از اصولی است که از زمان فیلسوفان کلاسیک یونان
تاکنون نقش
اصلی را در همه
عرصههای
زندگی بشری و حتی در معماری بخصوص در معماری مدرن داشته
است.
در واقعه دریدا و سایر
صاحبنظران
(پست استراکچرالیست) سعی
میکنند نوشتههای پیچیده،
مشکل و
غیرشفاف
ارائه کنند. رولان بارت در
نوشتههایی
که به معرفی این سبک نوشتار
میپردازند، مینویسد:
«شفافیت
در زبان صرفا مبحثی نظری است و نه کیفیتی که یک زبان باید الزاما واجد آن باشد... روشنی و شفافیت
در
زبان پیوسته و ایدهآل برخی از مباحثی است که مراد از طرح آن قانع کردن شنونده یا خواننده میباشد، زیرا نوشتار به هیچ روی وسیلهای برای برقراری ارتباط نیست. صرفا وسیلهای است برای اینکه بورژوازی که سخن بشریت است شرایط اجتمای، سیاسی خود را به دیگران تحمیل کند.