صفحه محصول - پاورپوینت درس چهارم اقسام فاصله

پاورپوینت درس چهارم اقسام فاصله (pptx) 11 اسلاید

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 11 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

درس چهارم 1 2 همۀ اینها فاصله است ولی هر کدام با دیگری تفاوت دارد و اگر بخواهیم بین دو طرف هر یک از این فاصله‌ها ارتباط برقرار کنیم ارتباط بین آنها با هم فرق دارد. اقسام فاصله (دوری و نزدیکی) مسافت و مکان مثل فاصلۀ بین تهران و قم، کره زمین و کرۀ ماه زمان مثل فاصلۀ بین امسال و صد سال پیش یا 1400 سال پیش علمی مثل فاصله بین یک کودک و یک دانشمند بزرگ چگونه می‌توان بین دو نقطه‌ای را که با هم فاصلۀ مکانی دارد، ارتباط داد؟ با اتومبیل، کشتی، هواپیما، دوچرخه، پیاده روی، فضاپیما (در مورد کرات آسمانی) و...؟ یا به وسیله رادیو، مطبوعات، تلفن، نامه، بی‌سیم، ماهواره و...؟1 3 چگونه می‌توان بین دو طرف را که از نظر زمانی فاصله دارند به هم وصل کرد؟ به وسیله تاریخ که یا کتاب است یا فیلم یا نوار و یا افرادی که سنّ زیادی دارند؟2 4 برقراری ارتباط بین دو طرف فاصله از نظر علمی یک یا چند نفر کار آزموده سخنان آن دانشمند را برای آن کودک به صورت ساده و روان بیان کنند. آیا بین خدا و بندگانش فاصله وجود دارد؟ از نظر مقام، چرا؟ آیا بین خدا و بندگانش فاصله وجود ندارد؟ فاصله مکانی چون خداوند فرموده است: نحن اقرب الیکم من حبل الورید یعنی من از رگ گردن شما به شما نزدیک‌تر هستم. یعنی هیچ فاصله‌ای ندارم. آن که در سطح علمی پایین است آنقدر درس بخواند و کوشش کند تا بتواند سخنان آن دانشمند را بفهمد. آن که در سطح علمی بالاست آنقدر ساده سخن گوید تا آن کودک هم حتی فرضیه‌های علمی را بتواند بفهمد. او خالق و ما مخلوق. او عالم است و همه چیز را می‌داند ولی ما ... او قادر است و بر همه چیز قدرت دارد ولی ما... حال، ما می‌خواهیم و باید با چنین خدایی ارتباط داشته باشیم و وظایف خود را از او بپرسیم! چگونه باید این ارتباط را برقرار کنیم؟ آنچه مسلم است همه افراد توانایی ندارند که به طور مستقیم با خدا ارتباط برقرار کنند. فقط بعضی از افراد هستند که با تربیت صحیح خویش و توفیقات خداوند چنین آمادگی را در خود به وجود آورده‌اند. آنها پیامبران بزرگ الهی هستند که از همان بدو تولد و کودکی همواره خودسازی کرده‌اند تا توانسته‌اند به درجه‌ای برسند که خداوند آنها را به عنوان پیامبر خود برگزیند و از طریق آنها بندگانش را هدایت و رهبری نمایند. 5 نبوت 6 هر یک از این جملات را در یک کلمه توضیح دهید: وحی غار حراء جبرئیل اولوالعزم سوره علق عصمت معجزه نبوت خاتم الانبیاء 7 حضرت داود(ع) یکی از پیامبران بزرگ بود. امام باقر(ع) فرمودند: جوانی بد قیافه مدتی طولانی، هر روز نزد حضرت داوود می‌آمد و در مجلس او می‌نشست و سکوت می‌کرد و سخنی نمی‌گفت. روزی عزرائیل(ع) به مجلس داوود(ع) آمد و با نظر تند به آن جوان نگریست. آن حضرت به عزرائیل فرمود: «چرا این طور به این جوان نگاه می‌کنی؟» عزرائیل عرض کرد: «از طرف خداوند مأمور هستم که هفت روز دیگر در همین مکان، روح او را گرفته، او را بمیرانم!» وقتی داوود(ع) این موضوع را شنید، دلش به حال آن جوان سوخت و به او فرمود: «ای جوان، آیا زن داری؟» او گفت: «نه». دلسوزی حضرت داود(ع) در مورد جوان مستضعف داوود(ع) به یکی از بزرگان بنی اسرائل که دختری داشت نامه‌ای نوشت و در آن سفارش کرد که دختر خود را به عقد این جوان درآور. سپس نامه را به آن جوان داد و مخارج ازدواج او را نیز به او پرداخت و فرمود: برو بعد از هفت روز به اینجا بیا. جوان رفت و ازدواج کرد و پس از هفت روز به منزل داوود(ع) آمد، داوود(ع) پرسید: «آیا در این چند روز به تو خوش گذشت؟» جوان عرض کرد: «آری هرگز این گونه از نعمت الهی بهره‌مند نشده بودم» آن روز عزرائیل نیامد و داوود(ع) به او گفت: برو بعد از هفت روز بیا. او رفت و بعد از هفت روز دیگر آمد ولی باز عزرائیل نیامد. به خانه‌اش رفت و هشت بار این آمد و شد تکرار شد. در هشتمین بار، عزرائیل به خانه داوود آمد، در حالی که آن جوان در محضر داوود(ع) بود. داود(ع) از عزرائیل پرسید: چرا به وعده عمل نکردی و چندین هفته گذشت و به اینجا نیامدی؟ عزرائیل گفت: «ای داوود! خداوند به خاطر رحم و دلسوزی تو نسبت به این جوان، به وی ترحم کرد و سی سال دیگر بر عمر او افزود.»1 8 درخت متحرک حضرت علی(ع) می‌فرماید: روزی گروهی از سران قریش به حضور پیامبر(ص) آمدند و گفتند: «ای محمد(ص)! تو ادعای بزرگی کرده‌ای که هیچ کدام از پدران و خاندانت چنین ادعایی نکرده‌اند ما از تو یک معجزه می‌خواهیم اگر آن را انجام دهی می‌دانیم که تو پیامبر بحق هستی وگرنه بر ما روشن می‌شود که دروغ می‌گویی! پیامبر(ص) پرسید: خواستۀ شما چیست؟ گفتند: این درخت تنومند را صدا بزنی که از ریشه برآمده، جلو آید و پیش رویت بایستد.» پیامبر(ص) فرمود: خدا بر همه چیز قادر است و اگر خدا این خواسته شما را انجام دهد. آیا ایمان می‌آورید و به حق گواهی می‌دهید؟گفتند: آری! فرمود: بزودی آنچه را که خواستید به شما نشان می‌دهم، ولی می‌دانم که شما به سوی حقیقت. باز نمی‌گردید و در میان شما کسی قرار دارد که در درون چاه بدر (در جنگ بدر) انداخته خواهد شد و نیز کسی هست که جنگ بدر را به راه می‌اندازد (گویا اشاره به ابو سفیان است) آنگاه صدا زد: ای درخت! اگر به خدا و روز قیامت ایمان داری و می‌دانی که من پیامبر خدا هستم از ریشه از زمین بیرون بیا و در نزد من آی و به اذن خدا پیش رویم بایست. 9